1. The bookmaker was quite happy to take his money.
[ترجمه گوگل]مؤسسه از گرفتن پولش بسیار خوشحال بود
[ترجمه ترگمان]The از این که پول او را بگیرد خیلی خوشحال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The bookmaker told Kalra he had befriended Cronje and was planning to fix the matches scheduled to be held in March.
[ترجمه گوگل]این مؤسسه به Kalra گفت که او با کرونیه دوست شده بود و قصد داشت مسابقاتی را که قرار بود در ماه مارس برگزار شود، تعمیر کند
[ترجمه ترگمان]The به Kalra گفت که او با Cronje دوست بوده و در حال برنامه ریزی برای تعمیر the است که قرار است در ماه مارس برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Six weeks ago one leading bookmaker stopped taking bets on Kenny Dalglish's multi-million pound outfit.
[ترجمه گوگل]شش هفته پیش، یکی از بنگاههای پیشرو شرطبندی روی لباس چند میلیون پوندی کنی دالگلیش را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]شش هفته پیش یکی از bookmaker leading از شرکت در لباس چند میلیون پوندی کنی Dalglish ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Albert's father was a bookmaker and they were partners in the business.
[ترجمه گوگل]پدر آلبرت یک کتابفروش بود و آنها در این تجارت شریک بودند
[ترجمه ترگمان]پدر آلبرت a بود و در کار تجارت شریک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Extension – the amount of money the bookmaker potentially will lose on a game.
[ترجمه گوگل]تمدید - مقدار پولی که شرطبند به طور بالقوه در یک بازی از دست میدهد
[ترجمه ترگمان]تمدید - مقدار پولی که bookmaker بطور بالقوه در یک بازی از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Exposure – the amount of money the bookmaker actually stands to lose on a game.
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض - مقدار پولی که مؤسسه در واقع در یک بازی از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]نوردهی - مقدار پول the واقعا در یک بازی از دست می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Limit – the maximum amount a bookmaker will permit a bettor to wager on certain odds.
[ترجمه گوگل]حد - حداکثر مبلغی که یک شرطبند به شرطبندی اجازه میدهد روی شانسهای خاصی شرط بندی کند
[ترجمه ترگمان]حد مجاز - حداکثر مقدار یک bookmaker مجاز به شرط بندی در مورد احتمالات خاص را مجاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. House – The slang term for the bookmaker, sportsbook or betting establishment that offers betting lines.
[ترجمه گوگل]House - اصطلاح عامیانه برای شرکت شرط بندی، کتاب ورزشی یا مؤسسه شرط بندی که خطوط شرط بندی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]خانه - اصطلاح عامیانه برای the، sportsbook یا موسسه شرط بندی که خطوط شرط بندی را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. John Lyall's team have such a commanding lead that at least one leading bookmaker is no longer taking bets on the race.
[ترجمه گوگل]تیم جان لیال چنان برتری دارد که حداقل یکی از بنگاهداران پیشرو دیگر روی مسابقه شرط بندی نمیکند
[ترجمه ترگمان]تیم جان Lyall رهبری چنین رهبری را بر عهده دارد که حداقل یک رهبر برجسته دیگر در مسابقه شرط بندی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Freddie stood on the corner of the turning as lookout for Tommy Green the street bookmaker.
[ترجمه گوگل]فردی در گوشه پیچ ایستاده بود و مراقب تامی گرین، کتابفروش خیابانی بود
[ترجمه ترگمان]فردی در گوشه اتاق ایستاده بود و به دنبال تامی گرین در خیابان bookmaker بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The only way you can place a cash bet is with a bookmaker on Saturday.
[ترجمه گوگل]تنها راهی که می توانید یک شرط بندی نقدی انجام دهید این است که در روز شنبه با یک بنگاه فروش شرط بندی کنید
[ترجمه ترگمان]تنها راهی که می توانید برای شرط بندی روی آن شرط بگذارید روز شنبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Fred Done and his company Betfred, the World's biggest independent bookmaker, have become United's official bookmaking and online gaming partner in a multi-million pound deal.
[ترجمه گوگل]Fred Done و شرکتش Betfred، بزرگترین شرکت شرطبندی مستقل جهان، در قراردادی چند میلیون پوندی به شریک رسمی یونایتد در زمینههای شرطبندی و بازی آنلاین تبدیل شدهاند
[ترجمه ترگمان]فرد انجام شد و شرکت او Betfred، بزرگ ترین شرکت مستقل مشترک المنافع، تبدیل به bookmaking رسمی یونایتد و شریک بازی آنلاین در یک قرارداد چند میلیون پوندی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In fact, the behind s of each graduation design include the strenuous effort of bookmaker.
[ترجمه گوگل]در واقع، پشت سر هر طرح فارغ التحصیلی شامل تلاش شدید کتابساز است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، پشت سر هر طرح فارغ التحصیلی شامل تلاش شدید of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید