booklet

/ˈbʊklət//ˈbʊklɪt/

معنی: رساله، کتابچه، جزوه، دفترچه، کتاب کوچک
معانی دیگر: دفترچه، کتابچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small book, usu. with paper covers; pamphlet.
مشابه: brochure, pamphlet

جمله های نمونه

1. The booklet contains information on pain relief during labour.
[ترجمه گوگل]این جزوه حاوی اطلاعاتی در مورد تسکین درد در حین زایمان است
[ترجمه ترگمان]این رساله شامل اطلاعاتی در مورد تسکین درد در حین کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The newly published booklet breaks down into three parts.
[ترجمه گوگل]جزوه تازه منتشر شده به سه قسمت تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]این رساله به سه بخش تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The booklet should be very helpful to parents of disabled children.
[ترجمه گوگل]کتابچه باید برای والدین کودکان معلول بسیار مفید باشد
[ترجمه ترگمان]این دفترچه باید برای والدین کودکان معلول بسیار مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The booklet provides all the necessary information about the college.
[ترجمه گوگل]این جزوه تمام اطلاعات لازم در مورد کالج را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این رساله همه اطلاعات لازم در مورد کالج را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This booklet provides useful information about local services.
[ترجمه گوگل]این کتابچه اطلاعات مفیدی در مورد خدمات محلی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این رساله اطلاعات مفیدی در مورد خدمات محلی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ask for the free booklet "Debt: a Survival Guide".
[ترجمه گوگل]کتابچه رایگان «بدهی: راهنمای بقا» را بخواهید
[ترجمه ترگمان]درخواست دفترچه رایگان \"بدهی: راهنمای بقا\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please see accompanying booklet for instructions.
[ترجمه گوگل]لطفاً برای دستورالعمل ها به دفترچه همراه مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا دفترچه راهنما را برای دستورالعمل ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An information booklet will be available and press advertisements will drum home the message.
[ترجمه گوگل]یک کتابچه اطلاعاتی در دسترس خواهد بود و تبلیغات مطبوعاتی پیام را درج خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]یک دفترچه اطلاعات موجود خواهد بود و تبلیغات مطبوعاتی پیام را به خانه خواهند فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Read this extract from an information booklet about the work of an airline cabin crew.
[ترجمه گوگل]این عصاره از یک کتابچه اطلاعاتی در مورد کار خدمه کابین هواپیما را بخوانید
[ترجمه ترگمان]این عصاره را از یک دفترچه اطلاعات در مورد کار کارکنان کشتی هوایی بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The contents of this booklet should be of use to all students.
[ترجمه گوگل]محتویات این جزوه باید مورد استفاده همه دانش آموزان باشد
[ترجمه ترگمان]محتوای این دفترچه باید برای همه دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This booklet gives some useful pointers on what to expect when you arrive.
[ترجمه گوگل]این کتابچه نکات مفیدی را در مورد آنچه که هنگام ورود باید انتظار داشته باشید ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این بروشور نکات مفیدی را در مورد آنچه که هنگام رسیدن شما انتظار دارید می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While this booklet has become an official source of information, it is filled with misstatements of fact.
[ترجمه گوگل]در حالی که این جزوه به یک منبع رسمی اطلاعات تبدیل شده است، مملو از اظهارات نادرست واقعیت است
[ترجمه ترگمان]در حالی که این رساله به یک منبع رسمی از اطلاعات تبدیل شده است، سرشار از حقیقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They wrote off for the special booklet.
[ترجمه گوگل]برای دفترچه مخصوص یادداشت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای یک دفترچه مخصوص، نامه ای نوشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. 000 copies of the booklet have been printed and are available for distribution.
[ترجمه گوگل]000 نسخه از کتابچه چاپ شده و برای توزیع در دسترس است
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نسخه از این دفترچه چاپ و برای توزیع در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رساله (اسم)
precis, abstract, treatise, dissertation, tract, epistle, booklet, act, leaflet, brochure, enchiridion, handbook, rescript, textbook, tractate

کتابچه (اسم)
booklet

جزوه (اسم)
booklet, pamphlet, leaflet, brochure, fascicle

دفترچه (اسم)
booklet

کتاب کوچک (اسم)
booklet, enchiridion

تخصصی

[نساجی] جزوه

انگلیسی به انگلیسی

• little book, pamphlet
a booklet is a small book with a paper cover that gives you information.

پیشنهاد کاربران

1. کتابچه. دفترچه 2. جزوه. رساله
مثال:
the booklet is written in simple, everyday language
این کتابچه و جزوه به کلام ساده و هر روزی نوشته شده.
a small, thin book with paper covers, typically giving information on a particular subject
a little book especially : pamphlet
کتابچه/ دفترچه راهنما، جزوه
کسایی که میرن آیلتس بدن حواسشان باشه اون برگه ای که چند تا سوال توش نوشته و تو یک دقیقه وقت دارید خودتو اماده کنی برای سوال ها اون اسمش booklet هست
کتاب کوچکی که حاوی اطلاعاتی در مورد موضوع خاصی و یا مشخصی باشد.
در مواردی به معنای شناسنامه هم می شود.
کتاب راهنما
گذرنامه
take this information booklet and study it carefully
این کتابچه اطلاعات را بگیر و آن را با دقت بخوان 👨🏻‍🍳👨🏻‍🍳👨🏻‍🍳
کتابچه
بروشور کوچک تبلیغاتی
جزوه های کوچک آموزشی
کتابهای کوچک راهنما
دفترچه راهنما
جزوه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس