booker

/ˈbʊkər//ˈbʊkə/

معنی: کاتب، کتاب دار
معانی دیگر: کسی که برای مسافرین جا رزرو میکندوبلیط می فروشد

جمله های نمونه

1. Davies was on the shortlist for the Booker Prize.
[ترجمه گوگل]دیویس در فهرست نهایی جایزه بوکر بود
[ترجمه ترگمان]دیویس در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Atwood was the hot favourite for the Booker Prize.
[ترجمه گوگل]آتوود محبوب ترین مورد برای جایزه بوکر بود
[ترجمه ترگمان]اتوود برای جایزه بوکر به شدت مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I am not surprised that the Booker Prize jury included it on their shortlist.
[ترجمه گوگل]من تعجب نمی کنم که هیئت داوران جایزه بوکر آن را در فهرست نهایی خود قرار داده است
[ترجمه ترگمان]من تعجب نمی کنم که داوران جایزه بوکر در فهرست نهایی این فهرست قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Joe, Pink, and Booker howled with delight.
[ترجمه گوگل]جو، پینک و بوکر با لذت زوزه می کشیدند
[ترجمه ترگمان]جو، صورتی و بوکر با شادی زوزه می کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her novel was shortlisted for the Booker Prize.
[ترجمه گوگل]رمان او در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رمان او در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His latest novel has been shortlisted for the Booker prize.
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]آخرین رمان او در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Booker Prize is the most coveted British literary award.
[ترجمه گوگل]جایزه بوکر پر افتخارترین جایزه ادبی بریتانیاست
[ترجمه ترگمان]جایزه بوکر، بهترین جایزه ادبی بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many considered the Booker Washington area hopelessly blighted.
[ترجمه گوگل]بسیاری منطقه بوکر واشنگتن را ناامیدکننده می دانستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها منطقه مدرسه Booker واشنگتن را به طرز ناامید کننده ای محروم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A slump in taxable profits left food distributor Booker down 19p at 420p.
[ترجمه گوگل]کاهش سود مشمول مالیات باعث شد که توزیع کننده مواد غذایی بوکر با 19 درصد کاهش در 420 p
[ترجمه ترگمان]یک کاهش در سود مشمول مالیات، توزیع کننده مواد غذایی را در ساعت ۴۲۰ بعد از ساعت ۴۲۰ بعد از ظهر کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The results of the People's Booker are posted online in the days following the official winner announcement.
[ترجمه گوگل]نتایج People's Booker در روزهای پس از اعلام رسمی برنده به صورت آنلاین منتشر می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج مدرسه Booker Booker در روزه ای بعد از اعلام رسمی برنده، به صورت آنلاین منتشر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As she walked into the big sitting-room, Mike Booker walked into the suite again.
[ترجمه گوگل]همانطور که او وارد اتاق نشیمن بزرگ شد، مایک بوکر دوباره وارد سوئیت شد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق نشیمن بزرگ شد، مایک بوکر بار دیگر وارد اتاق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She won the Booker Prize for her novel 'The Blind Assassin'.
[ترجمه گوگل]او برای رمان «قاتل کور» برنده جایزه بوکر شد
[ترجمه ترگمان]او جایزه بوکر را برای فیلم قاتل نابینا برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Booker T. Washington, the renowned black educator, was an outstanding example of this truth.
[ترجمه گوگل]بوکر تی واشنگتن، معلم سیاهپوست مشهور، نمونه بارز این حقیقت بود
[ترجمه ترگمان]مدرسه Booker T واشنگتن، مربی مشهور سیاه پوست، نمونه برجسته ای از این حقیقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We accept Paypal, Western Union, Money Booker and wire transfer through a bank.
[ترجمه گوگل]ما Paypal، Western Union، Money Booker و انتقال سیمی را از طریق بانک می پذیریم
[ترجمه ترگمان]ما Paypal، اتحادیه غربی، پول مدرسه Booker و سیم را از طریق یک بانک می پذیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاتب (اسم)
scrivener, bookmaker, booker, scriber

کتاب دار (اسم)
curator, bookmaker, booker, librarian

انگلیسی به انگلیسی

• one who orders in advance, one who is registered

پیشنهاد کاربران

بپرس