( عامیانه )
خماری کتاب.
شما وقتی یه کتاب خیلی جذاب رو تموم می کنید ( فارغ از ژانر ) نمیتونید یه کتاب جدید رو شروع به خوندن کنید چون احساساتتون توی دنیای کتاب قبلی گیر کرده و یه سرمایه گذاری سنگین احساسی روی اون حین مطالعه ش و تکمیل کردنش داشتید و الان دوست ندارید کتاب دیگه ای شروع کنید چون احساساتتون گیر اون کتابه و وابسته عاطفیش شدید.
... [مشاهده متن کامل]
حتی ممکنه که کتاب جدیدم شروع کنید ولی تفکراتتون گیر اون کتابه و نمیتونید متوقفش کنید چون تاثیر زیادی روی احساساتتون گذاشته.
شما اینجا یه خواننده دلبسته هستید ( Overly - attached reader ) .
دلیل این اتفاق:
توصیفات محیط و داستان انقدر گیرا بوده که وقتی تموم میشه و به دنیای واقعی برمیگیردید میفهمید اینجا خیلی ناقصه و شبیه به داستان نیست و یه شکاف احساساتی بین شما و دنیای واقعی اتفاق میفته.
خماری کتاب.
شما وقتی یه کتاب خیلی جذاب رو تموم می کنید ( فارغ از ژانر ) نمیتونید یه کتاب جدید رو شروع به خوندن کنید چون احساساتتون توی دنیای کتاب قبلی گیر کرده و یه سرمایه گذاری سنگین احساسی روی اون حین مطالعه ش و تکمیل کردنش داشتید و الان دوست ندارید کتاب دیگه ای شروع کنید چون احساساتتون گیر اون کتابه و وابسته عاطفیش شدید.
... [مشاهده متن کامل]
حتی ممکنه که کتاب جدیدم شروع کنید ولی تفکراتتون گیر اون کتابه و نمیتونید متوقفش کنید چون تاثیر زیادی روی احساساتتون گذاشته.
شما اینجا یه خواننده دلبسته هستید ( Overly - attached reader ) .
دلیل این اتفاق:
توصیفات محیط و داستان انقدر گیرا بوده که وقتی تموم میشه و به دنیای واقعی برمیگیردید میفهمید اینجا خیلی ناقصه و شبیه به داستان نیست و یه شکاف احساساتی بین شما و دنیای واقعی اتفاق میفته.