1. a bonny lass
دخترک تو دل برو
2. A bonny, bouncing baby, Freddie was her heart's desire and joy.
[ترجمه گوگل]فردی که بچه ای خوش قلب و تندرست بود، آرزوی قلبی و شادی او بود
[ترجمه ترگمان]فردی مثل بچه ای که در حال بالا و پایین رفتن بود آرزوی قلبی و شادی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فردی مثل بچه ای که در حال بالا و پایین رفتن بود آرزوی قلبی و شادی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jemima was a bonny Highland lassie of
[ترجمه گوگل]جمیما دختر خوشتیپ هایلند بود
[ترجمه ترگمان]جمی ما دختری زیبا و نازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جمی ما دختری زیبا و نازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bonny Hicks appeared to me to be the paradigmatic example of an autonomous, free-choosing individual who decided early on to construct a lifestyle congenial to her idiosyncratic sense of self-expression.
[ترجمه گوگل]به نظر من بانی هیکس نمونه ای پارادایمیک از فردی مستقل و با انتخاب آزاد بود که در همان ابتدا تصمیم گرفت سبک زندگی متناسب با احساس خاص خود را از ابراز وجود بسازد
[ترجمه ترگمان]Bonny هیکس به نظر من مثالی مثالی از یک فرد مستقل و مستقل است که در ابتدا تصمیم گرفت سبک زندگی را متناسب با مفهوم ویژه خود بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Bonny هیکس به نظر من مثالی مثالی از یک فرد مستقل و مستقل است که در ابتدا تصمیم گرفت سبک زندگی را متناسب با مفهوم ویژه خود بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cat wasn't the bonny creature it had been when Rose had first given it to him.
[ترجمه گوگل]گربه در زمانی که رز برای اولین بار آن را به او داده بود، آن موجود خوشگلی نبود
[ترجمه ترگمان]وقتی رز اولین بار بود که رز آن را به او داده بود گربه زیبا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی رز اولین بار بود که رز آن را به او داده بود گربه زیبا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mrs Addison was a bonny woman with a mass of dark hair which she wore in a coil.
[ترجمه گوگل]خانم آدیسون زنی خوشگل با موهای تیره ای بود که در کلاف می پوشید
[ترجمه ترگمان]خانم آدیسون یک زن زیبا و زیبا بود با انبوهی از موهای تیره که در خود پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم آدیسون یک زن زیبا و زیبا بود با انبوهی از موهای تیره که در خود پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And did you ever see such a bonny piece?
[ترجمه گوگل]و آیا تا به حال چنین قطعه بامزه ای را دیده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال این قطعه زیبا را دیده ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال این قطعه زیبا را دیده ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The arrival of this bonny bawling boy had caused considerable consternation.
[ترجمه گوگل]آمدن این پسر بچه بالنگ باعث تعجب قابل توجهی شده بود
[ترجمه ترگمان]به محض رسیدن این پسر بیچاره، از شنیدن این فریاد و زاری بسیار ناراحت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به محض رسیدن این پسر بیچاره، از شنیدن این فریاد و زاری بسیار ناراحت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And you are the hot favourite, bonny lass.
[ترجمه گوگل]و تو دختر دوست داشتنی و دوست داشتنی هستی
[ترجمه ترگمان]و تو هم آن دختر کوچولوی جذاب و دوست داشتنی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و تو هم آن دختر کوچولوی جذاب و دوست داشتنی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I must say, love, you're looking very bonny!
[ترجمه گوگل]باید بگویم، عشق، تو خیلی بامزه به نظر میرسی!
[ترجمه ترگمان]باید بگویم، عشق، تو خیلی زیبا به نظر می رسی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید بگویم، عشق، تو خیلی زیبا به نظر می رسی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Or as a bonny nine-year-old, celebrating her first Christmas at Watton . . . with only five years of life left to her.
[ترجمه گوگل]یا بهعنوان یک دختر نه ساله، اولین کریسمس خود را در Watton جشن میگیرد تنها پنج سال از عمرش باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]یا به عنوان یک بچه خوشگل ۹ ساله که اولین کریسمس او را در Watton جشن گرفته بود و تنها پنج سال زندگی برایش باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا به عنوان یک بچه خوشگل ۹ ساله که اولین کریسمس او را در Watton جشن گرفته بود و تنها پنج سال زندگی برایش باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Photographs indicate that she was a bonny young lass likely to stir the emotions of any number of local young men.
[ترجمه گوگل]عکسها نشان میدهند که او دختر جوانی بود که احتمالاً احساسات بسیاری از مردان جوان محلی را برمیانگیخت
[ترجمه ترگمان]عکس ها حاکی از آن هستند که او دختر زیبا و زیبایی است که احساسات بسیاری از مردان جوان را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عکس ها حاکی از آن هستند که او دختر زیبا و زیبایی است که احساسات بسیاری از مردان جوان را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bonny, take the next dirt track on the left.
[ترجمه گوگل]بانی، به مسیر خاکی بعدی سمت چپ بروید
[ترجمه ترگمان]Bonny، رد بعدی را از سمت چپ ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Bonny، رد بعدی را از سمت چپ ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Don't be hard on the bonny lass.
[ترجمه گوگل]به دختر بچه سخت نگیر
[ترجمه ترگمان]به آن دخترک زیبا سخت نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به آن دخترک زیبا سخت نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید