bonnet

/ˈbɑːnət//ˈbɒnɪt/

معنی: در پوش، کلاهک، کلاهک دودکش، سرپوش هرچیزی، نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه، کلاه سر گذاشتن
معانی دیگر: کلاه پارچه ای با روبانی که زیرچانه بسته می شود (ویژه ی نوزادان و گاهی خانم ها)، (عامیانه) کلاه زنانه، گلوته، کلاه دخترانه، این نوع کلاه را سر گذاشتن، (اسکاتلند) کلاه مسطح و بی لبه ی مردانه و پسرانه، سرپوش یا پوشش یا هواگیر فلزی (مثلا بالای اجاق برای گرفتن و بیرون بردن دود و غیره)، (انگلیس) کاپوت اتومبیل (در امریکا و کانادا می گویند: hood)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a traditional women's cloth hat with a brim and fastened beneath the chin with ribbons, now worn primarily by infants.

- Most women of 1860 never went outdoors without their bonnet.
[ترجمه گوگل] اکثر زنان سال 1860 هرگز بدون کلاه خود به بیرون از منزل نمی رفتند
[ترجمه ترگمان] بیشتر زنان در سال ۱۸۶۰ نمی توانستند بدون کلاه بیرون بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The baby was wearing a pink bonnet with satin ribbons.
[ترجمه گوگل] نوزاد کلاه صورتی با روبان های ساتن پوشیده بود
[ترجمه ترگمان] بچه کلاه صورتی رنگی با روبان های ساتن به سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any protective cap or covering device.

(3) تعریف: a cap used to regulate the draft for a fireplace or chimney.

(4) تعریف: a strip of canvas used to supplement the area of a sail.

(5) تعریف: (chiefly British) the metal lid that covers a car's engine; hood.

- Let's take a look under the bonnet.
[ترجمه گوگل] بیایید نگاهی به زیر کاپوت بیندازیم
[ترجمه ترگمان] بذار یه نگاهی به کلاه بندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bonnets, bonneting, bonneted
• : تعریف: to put a bonnet on (someone or something).

جمله های نمونه

1. have a bee in one's bonnet
1- مرتب درباره ی یک چیز حرف زدن و اندیشیدن،وسواس داشتن 2- خل بودن

2. The bullets ricocheted off the bonnet and windscreen.
[ترجمه گوگل]گلوله ها از روی کاپوت و شیشه جلو پرید
[ترجمه ترگمان]گلوله ها با کاپوت و شیشه اتومبیل برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I looked under the bonnet and clouds of smoke poured out.
[ترجمه گوگل]زیر کاپوت را نگاه کردم و ابرهای دود بیرون ریخت
[ترجمه ترگمان]زیر کلاه و ابری از دود به بیرون نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dad's got a bee in his bonnet about saving electricity.
[ترجمه گوگل]پدر زنبوری در کاپوت خود دارد که در مورد صرفه جویی در برق است
[ترجمه ترگمان]بابا در مورد نجات الکتریسیته یه زنبور داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. General Martin Bonnet called on the rebels to surrender.
[ترجمه گوگل]ژنرال مارتین بونت از شورشیان خواست که تسلیم شوند
[ترجمه ترگمان]ژنرال مارتین بنه از شورشیان خواست تا تسلیم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The baby's bonnet keeps the sun out of her eyes.
[ترجمه گوگل]کاپوت کودک مانع از ورود نور خورشید به چشمان او می شود
[ترجمه ترگمان]کلاه بچه خورشید را از چشمانش دور نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When I eventually stopped and lifted the bonnet, the noise seemed to be coming from the alternator.
[ترجمه گوگل]وقتی در نهایت ایستادم و کاپوت را بلند کردم، به نظر می رسید که صدا از دینام می آید
[ترجمه ترگمان]وقتی سرانجام ایستادم و کلاه را برداشتم، سر و صدا از alternator بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has a bee in his bonnet about the anniversary celebration.
[ترجمه گوگل]او زنبوری در کاپوت خود در مورد جشن سالگرد دارد
[ترجمه ترگمان]او در روز جشن سالگرد، یک زنبور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Steam billowed out from under the bonnet.
[ترجمه گوگل]بخار از زیر کاپوت خارج شد
[ترجمه ترگمان]از زیر کلاه بخار بیرون می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our teacher has a bee in his bonnet about punctuation.
[ترجمه امیییر] معلم ما اصرار خاصی بر رعایت علایم نگارشی دارد
|
[ترجمه گوگل]معلم ما زنبوری در کلاه خود در مورد علائم نقطه گذاری دارد
[ترجمه ترگمان]معلم ما در مورد نقطه گذاری یک زنبور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Professor Bonnet has been working for many years on molecules of this type.
[ترجمه گوگل]پروفسور بونت سال هاست که روی مولکول هایی از این نوع کار می کند
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از سال ها در زمینه مولکول های این نوع، اشاره ای شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'll need to check under the bonnet.
[ترجمه گوگل]باید زیر کاپوت را چک کنم
[ترجمه ترگمان]من باید زیر کلاه رو چک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some designs incorporate a two - piece bonnet and yoke.
[ترجمه گوگل]برخی از طرح ها دارای یک کاپوت دو تکه و یوغ هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از طرح ها شامل یک کلاه دو تکه و یوغ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bonnet was swayed on her head.
[ترجمه گوگل]کاپوت روی سرش تاب خورده بود
[ترجمه ترگمان]کلاهش روی سر او تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wilcox lowered the bonnet and pushed it shut with the palm of his hand.
[ترجمه گوگل]ویلکاکس کاپوت را پایین آورد و با کف دست فشار داد
[ترجمه ترگمان]وبلکاکس کلاه را پایین آورد و با کف دست آن را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در پوش (اسم)
blind, bonnet, bung

کلاهک (اسم)
cupola, bonnet, warhead, cap, lid

کلاهک دودکش (اسم)
bonnet, tallboy, chimney pot, hood

سرپوش هرچیزی (اسم)
bonnet

نوعی کلاه بی لبه زنانه و مردانه (اسم)
bonnet

کلاه سر گذاشتن (فعل)
bilk, bonnet

تخصصی

[عمران و معماری] کلاهک دودکش
[مهندسی گاز] سرپوش، درپوش
[صنعت] کاپوت اتومبیل، درب موتور
[نساجی] کلاهک کویلر در ماشین کاردینگ

انگلیسی به انگلیسی

• head covering; engine hood of an automobile (british)
the bonnet of a car is the metal cover over the engine at the front.
a baby's or woman's bonnet is a hat tied under their chin.
to have a bee in your bonnet: see bee.

پیشنهاد کاربران

علاوه بر معنای کاپوت ماشین ( در بریتیش انگلیش ) معنای نوعی کلاه بند دار را میدهد که آن را دور سر بچه ها یا خانم ها میبندند
A woman's or child's hat tied under the chin and with a brim framing the face
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
bonnet
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

bonnet ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: درِ موتور
تعریف: بخش متحرکی در بدنۀ خودرو که با لولا باز و بسته می شود و محفظۀ موتور را می پوشاند |||متـ . کاپوت
کاپوت ماشین

American English. A type of hat
British English. Hood of a car

بپرس