"دارید سر کارم می گذارید!"
"دارید مسخره ام می کنید!"
... [مشاهده متن کامل]
Persian: "به من گفتید جلسه ساعت ۱۰ هست، اما ۹ بود—دارید سر کارم می گذارید!"
جدا کردن استخوان از گوشت
معنی عامیانه ش هم میشه داشتن رابطه جنسی با کسی
یه معنی هم داره اماده سازی معمولا مطالعه ای چیزی برای اتفاقی
"she boned up on languages she had learned long ago".
معنی عامیانه ش هم میشه داشتن رابطه جنسی با کسی
یه معنی هم داره اماده سازی معمولا مطالعه ای چیزی برای اتفاقی
boning ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: استخوان زدایی
تعریف: جدا کردن استخوان از گوشت
واژه مصوب: استخوان زدایی
تعریف: جدا کردن استخوان از گوشت