bonesetter


معنی: شکسته بند
معانی دیگر: (امریکا - خودمانی) اشتباه احمقانه، خطای خرکی، اشتباه لپی، شکسته بند (بدون پروانه ی کسب رسمی)، شکسته بند

مترادف ها

شکسته بند (اسم)
bonesetter

انگلیسی به انگلیسی

• one who sets broken bones, one who treats fractured bones

پیشنهاد کاربران

شکسته بند
a person who treats or sets fractures, broken or dislocated bones, or the like

بپرس