• one who sets broken bones, one who treats fractured bones
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: استخوان گیر / شکسته بند / درمانگر سنتی استخوان در زبان محاوره ای: شکسته بند، اونایی که استخونو جا می ندازن، درمانگر سنتی، دکتر محلی استخون ________________________________________ ... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها: 1. ( سنتی – پزشکی غیررسمی ) : فردی که بدون آموزش رسمی پزشکی، شکستگی ها، دررفتگی ها، یا آسیب های استخوانی رو درمان می کنه مثال: The village bonesetter treated my sprained ankle. شکسته بند روستا مچ پامو درمان کرد. 2. ( تاریخی – پیشامدرن ) : در گذشته، قبل از ظهور پزشکی مدرن، bonesetterها نقش مهمی در درمان آسیب های اسکلتی داشتن مثال: Bonesetters were common in Europe before orthopedic surgery became widespread. قبل از رایج شدن جراحی ارتوپدی، شکسته بندها تو اروپا زیاد بودن. 3. ( فرهنگی – محلی ) : در برخی فرهنگ ها، bonesetterها هنوز مورد اعتماد مردم ان، به ویژه در مناطق روستایی یا کم برخوردار مثال: Many still prefer bonesetters over hospitals in rural India. خیلی ها هنوز تو هند روستایی شکسته بندها رو به بیمارستان ترجیح می دن. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: traditional healer – manual therapist – folk orthopedist – joint fixer – informal practitioner
شکسته بند a person who treats or sets fractures, broken or dislocated bones, or the like