1. boned (or boneless) meat
گوشت بی استخوان
2. to lard a boned chicken
پیه لای مرغ بی استخوان گذاشتن
3. Lard the boned chicken with pig fat.
[ترجمه گوگل]گوشت مرغ استخواندار را با چربی خوک بپزید
[ترجمه ترگمان]چربی گوشت خوک با چربی خوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چربی گوشت خوک با چربی خوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. James's face was thin, finely boned, and sensitive.
[ترجمه گوگل]صورت جیمز لاغر، استخوان های ظریف و حساس بود
[ترجمه ترگمان]صورت جیمز لاغر، ظریف، ظریف و حساس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صورت جیمز لاغر، ظریف، ظریف و حساس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had boned up on the city's history before the visit.
[ترجمه گوگل]او قبل از بازدید از تاریخ شهر یاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]قبل از این که بازدید از شهر خارج شود، از تاریخ آن خبر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که بازدید از شهر خارج شود، از تاریخ آن خبر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She boned up on economics before applying for the job.
[ترجمه گوگل]او قبل از درخواست برای این شغل، به اقتصاد علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]او قبل از درخواست برای این کار روی اقتصاد گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قبل از درخواست برای این کار روی اقتصاد گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Canned and boned solid-pack products must contain a minimum of 9percent of poultry meat, including skin and fat.
[ترجمه گوگل]محصولات بسته جامد کنسرو شده و استخوانی باید حداقل 9 درصد گوشت طیور از جمله پوست و چربی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]محصولات سفت و سخت بسته و بسته باید حاوی حداقل ۹ درصد از گوشت ماکیان، از جمله پوست و چربی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محصولات سفت و سخت بسته و بسته باید حاوی حداقل ۹ درصد از گوشت ماکیان، از جمله پوست و چربی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Add four boned and skinned duck breasts.
[ترجمه گوگل]چهار سینه اردک با استخوان و پوست اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]چهار پستان دار و skinned را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهار پستان دار و skinned را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A really thorough murderer would have boned up on both subjects more intently.
[ترجمه گوگل]یک قاتل واقعاً کامل می توانست با جدیت بیشتری به هر دو موضوع بپردازد
[ترجمه ترگمان]یک قاتل واقعی هر دو موضوع را با دقت بیشتری بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قاتل واقعی هر دو موضوع را با دقت بیشتری بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Carpus is heavy - boned, wider front than at the side.
[ترجمه گوگل]کارپوس سنگین است - استخوانی، جلویی پهن تر از پهلو
[ترجمه ترگمان]Carpus عضلانی و front و wider از هر طرف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Carpus عضلانی و front و wider از هر طرف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Legs - straight, and fine boned, with the elbows set close to the body.
[ترجمه گوگل]پاها - صاف، و استخوان های ظریف، با آرنج ها نزدیک به بدن
[ترجمه ترگمان]پاها صاف، با استخوان های ظریف، با آرنجش که به بدن چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاها صاف، با استخوان های ظریف، با آرنجش که به بدن چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Otterhound has good substance with strongly boned legs and broad muscles, without being coarse.
[ترجمه گوگل]Otterhound دارای مواد خوب با پاهای محکم و عضلات پهن است، بدون اینکه درشت باشد
[ترجمه ترگمان]The دارای یک ماده خوب با پاهای استخوانی محکم و ماهیچه های پهن است، بدون اینکه زبر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The دارای یک ماده خوب با پاهای استخوانی محکم و ماهیچه های پهن است، بدون اینکه زبر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She was a tall woman, and big - boned, but she appeared slight, and even boyish.
[ترجمه گوگل]او زنی بلند قد و استخوانی درشت بود، اما ظاهری کوچک و حتی پسرانه داشت
[ترجمه ترگمان]او یک زن قد بلند قد و استخوانی بود، اما لاغر و حتی پسرانه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک زن قد بلند قد و استخوانی بود، اما لاغر و حتی پسرانه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was a big, raw - boned man.
[ترجمه گوگل]او مردی درشت و خام بود
[ترجمه ترگمان]اون یه مرد گنده و استخوانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون یه مرد گنده و استخوانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The are slender, fine - boned, and parallel when viewed from behind.
[ترجمه گوگل]زمانی که از پشت به آن نگاه کنید، باریک، استخوان ریز و موازی هستند
[ترجمه ترگمان]استخوان های نازک، ظریف و موازی هستند و زمانی که از پشت دیده می شوند موازی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استخوان های نازک، ظریف و موازی هستند و زمانی که از پشت دیده می شوند موازی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید