bone up

/boʊn ʌp//bəʊn ʌp/

جمله های نمونه

1. He's boning up for his finals.
[ترجمه گوگل]او برای فینال خود آماده است
[ترجمه ترگمان]اون داره برای فینال سکس می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have to bone up on criminal law for a test next week.
[ترجمه Parissa] من باید درس قانون جزا رو خیلی بخونم برای امتحان هفته بعد
|
[ترجمه گوگل]من باید هفته آینده در مورد قوانین کیفری برای یک آزمایش صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]من باید هفته آینده برای آزمایش به قانون جزا بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She had boned up on the city's history before the visit.
[ترجمه گوگل]او قبل از بازدید از تاریخ شهر یاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]قبل از این که بازدید از شهر خارج شود، از تاریخ آن خبر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She boned up on economics before applying for the job.
[ترجمه گوگل]او قبل از درخواست برای این شغل، به اقتصاد علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]او قبل از درخواست برای این کار روی اقتصاد گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had to bone up on his French.
[ترجمه گوگل]او باید به زبان فرانسه خود را به استخوان
[ترجمه ترگمان]باید به زبان فرانسه حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I must bone up on my French before we go to Paris.
[ترجمه گوگل]من باید قبل از رفتن به پاریس، زبان فرانسوی خود را بشناسم
[ترجمه ترگمان]قبل از رفتن به پاریس باید به زبان فرانسه حرف بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bob Djurdjevic bones up on pork belly futures.
[ترجمه گوگل]Bob Djurdjevic در آتی شکم خوک است
[ترجمه ترگمان] باب Djurdjevic \"روی شکم گوشت خوک هست\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Listeners preparing to bone up on the one-act Strauss shocker opening Oct. 18 should consider this Vienna production.
[ترجمه گوگل]شنوندگانی که آماده می شوند تا در افتتاحیه شوکر تک پرده اشتراوس در 18 اکتبر، این محصول وین را در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]شنوندگان در حال آماده شدن برای تشکیل جلسه شوکه کننده استراوس - روز ۱۸ اکتبر باید این تولید وین را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Talk about boning up on sorrow.
[ترجمه گوگل]در مورد غم و اندوه صحبت کنید
[ترجمه ترگمان] در مورد سکس با غم و اندوه حرف بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So if you hate the theory so much, how come you're so boned up on it?
[ترجمه گوگل]پس اگر اینقدر از این تئوری متنفر هستید، چطور ممکن است اینقدر درگیر آن باشید؟
[ترجمه ترگمان]پس اگر از این نظریه بدت می آید، چطور این قدر لاغر شده ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In his first day, Bulger began boning up on university business and spoke by phone with campus chancellors.
[ترجمه گوگل]بولگر در اولین روز زندگی خود شروع به کار در زمینه کسب و کار دانشگاه کرد و تلفنی با رئیس دانشگاه صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]در اولین روز او، Bulger شروع به کار در دانشگاه کرد و تلفنی با نایب رییسان دانشگاهی صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A really thorough murderer would have boned up on both subjects more intently.
[ترجمه گوگل]یک قاتل واقعاً کامل می توانست با جدیت بیشتری به هر دو موضوع بپردازد
[ترجمه ترگمان]یک قاتل واقعی هر دو موضوع را با دقت بیشتری بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I spent the time before it boning up on things like Troops Out.
[ترجمه گوگل]من زمان قبل از آن را صرف کارهایی مانند Troops Out کردم
[ترجمه ترگمان]من قبل از این که به چیزهایی مثل نیروهای نظامی برسم، وقتم را صرف این کار کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Really bone up for those two.
[ترجمه گوگل]واقعاً برای این دو نفر دردناک است
[ترجمه ترگمان]جدا به خاطر اون دوتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cram, study hard and fast before an exam

پیشنهاد کاربران

توضیح درباره اصطلاح bone up
دو توضیح برای این اصطلاح وجود دارد. در گذشته برای صیقل دادن و برق انداختن چرم استخوان روی آن می کشیدند و این اصلاح به معنای صیقل دادن به دانش خود است. توضیح بعدی از اسم فردی به نام bohn گرفته شده است که نویسنده ای بسیار پرکار بوده است.
منبع: سایت بیاموز
به معنی مطالعه کردن هستش
Study
تلاش کردن و درس خواندن زیاد برای امتحان یا مصاحبه شغلی یا غیره

بپرس