bondman

/ˈbɑːndmən//ˈbɒndmən/

معنی: غلام، برده، رعیت
معانی دیگر: نوکر، (پسر یا مرد) بیگار، زرخرید، بنده، (در نظام فئودال) رعیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bondmen
• : تعریف: a male bound as a slave or serf; bond servant.

جمله های نمونه

1. And thou shalt remember that thou wast a bondman in the land of Egypt: therefore I command thee to do this thing.
[ترجمه گوگل]و به یاد آور که در سرزمین مصر غلام بودی
[ترجمه ترگمان]و به خاطر داشته باش که تو در سرزمین مصر بوده ای، پس من به تو فرمان می دهم که این کار را بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Who is the real Bondman?Jointly with Smirnoff to look forward!
[ترجمه گوگل]باندمن واقعی کیست؟ به طور مشترک با اسمیرنوف به جلو نگاه کنیم!
[ترجمه ترگمان]the واقعی کیه؟ با اسمیرنوف، به جلو نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Remember that thou also wast a bondman in Egypt, and therefore I command thee to do this thing.
[ترجمه گوگل]به خاطر داشته باش که تو نیز در مصر غلام بودی، بنابراین من به تو دستور می دهم که این کار را انجام دهی
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که تو هم یک bondman در مصر بودی و به همین خاطر به تو دستور می دهم که این کار را بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So every bondman in his own hand bears the power to cancel his captivity.
[ترجمه گوگل]پس هر بنده‌ای در دست خود قدرت لغو اسارت را دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین همه bondman در دست خودش قدرتی برای لغو اسارت خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But thou shalt remember that thou wast a bondman in Egypt, and the LORD thy God redeemed thee thence: therefore I command thee to do this thing.
[ترجمه گوگل]اما به یاد داشته باش که تو در مصر غلام بودی و یهوه خدایت تو را از آنجا فدیه داد
[ترجمه ترگمان]اما تو به یاد خواهی آورد که تو در مصر نبودی و خداوند تو را از آنجا نجات داده، بنابراین من به تو دستور می دهم که این کار را بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Standing there identified with the American bondman, making his wrongs mine.
[ترجمه گوگل]ایستادن در آنجا با بنده آمریکایی همذات پنداری کرد و اشتباهات او را از آن من ساخت
[ترجمه ترگمان]آنجا که آنجا ایستاده بود با the آمریکایی آشنا شد و wrongs را به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So every bondman in his own hand bears the power to cancel his captivity -- Shakespeare .
[ترجمه گوگل]بنابراین هر بنده ای در دست خود این قدرت را دارد که اسارت خود را لغو کند -- شکسپیر
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هر bondman در دست خود، قدرت لغو اسارت خود را دارد - - شکسپیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now therefore, I pray thee, let thy servant abide instead of the lad a bondman to my lord; and let the lad go up with his brethren.
[ترجمه گوگل]پس اکنون، از تو می خواهم، بگذار غلام تو به جای آن پسر، غلام ارباب من باشد و بگذار پسر با برادرانش برود
[ترجمه ترگمان]از این رو، از تو خواهش می کنم که به جای آن پسرک به جای آن که به ارباب من خدمت کند عمل کند، و بچه را با برادرانش در میان بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who is here so base that would be a bondman ?
[ترجمه گوگل]چه کسی اینجا آنقدر پست است که یک بنده باشد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی در این پایه به این پایه است که یک bondman باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غلام (اسم)
bondsman, peon, bondman, slave, bondservant, lad, serf, vassal, thrall, page, galley slave

برده (اسم)
bondsman, bondman, slave, serf

رعیت (اسم)
citizen, peasant, bondman, vassal, cotter, cottar, helot, villein

انگلیسی به انگلیسی

• person who is responsible for another; slave; serf

پیشنهاد کاربران

A bondman is a term used to refer to an individual who is legally bound to provide labor or service to another person or entity. It often implies a situation of involuntary servitude.
اصطلاحی است برای اشاره به شخصی که از نظر قانونی موظف به ارائه کار یا خدمات برای شخص یا نهاد دیگری است. غالباً بر وضعیت انقیاد غیرارادی دلالت دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

غلام، رعیت، برده
In ancient Rome, bondmen were often used as agricultural laborers.
During the Middle Ages, bondmen were considered the property of their lords and were obligated to work the land.
The life of a bondman was filled with hardships and lack of freedom.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-slave/
روی بدن موش های آزمایشگاهی مواد مخدر خالکوبی می کنن

بپرس