1. the bonding of mother and child is of special importance
پیدایش رشته های محبت بین مادر و فرزند از اهمیت خاصی برخوردار است.
2. Much of the bonding between mother and child takes place in those early weeks.
 [ترجمه گوگل]بیشتر پیوند بین مادر و کودک در همان هفته های اولیه اتفاق می افتد 
[ترجمه ترگمان]بیشتر ارتباط بین مادر و کودک در این هفته های اولیه اتفاق می افتد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Concrete had long been utilized as a bonding and covering material.
 [ترجمه گوگل]بتن برای مدت طولانی به عنوان یک ماده چسباننده و پوشش استفاده می شد 
[ترجمه ترگمان]بتن به عنوان پیوند و پوشش مواد بکار برده شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. They're in the bar again doing some male bonding!
 [ترجمه گوگل]آنها دوباره در نوار هستند و برخی از پیوندهای مردانه را انجام می دهند! 
[ترجمه ترگمان]اونا دوباره تو بار هستن و دارن یه ارتباط مردونه رو انجام میدن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. They expect bonding to occur naturally.
 [ترجمه گوگل]آنها انتظار دارند پیوند به طور طبیعی اتفاق بیفتد 
[ترجمه ترگمان]آن ها انتظار دارند که پیوند به طور طبیعی رخ دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Belinda was having difficulty bonding with the baby.
 [ترجمه گوگل]بلیندا در برقراری ارتباط با نوزاد مشکل داشت 
[ترجمه ترگمان]ارتباطی با بچه نداشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Good bonding with reliable adhesives also makes for a good leak-free join.
 [ترجمه گوگل]اتصال خوب با چسب های قابل اعتماد همچنین باعث اتصال خوب بدون نشتی می شود 
[ترجمه ترگمان]اتصال خوب با چسب قابل اعتماد نیز باعث ایجاد یک پیوستن خوب به آب می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. This shows that the bonding in silver chloride is stronger than in sodium chloride.
 [ترجمه گوگل]این نشان می دهد که پیوند در کلرید نقره قوی تر از کلرید سدیم است 
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که پیوند در کلرید نقره قوی تر از سدیم کلرید است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Metallic bonding is related to electrical conduction and semi-conduction.
 [ترجمه گوگل]پیوند فلزی مربوط به هدایت الکتریکی و نیمه رسانایی است 
[ترجمه ترگمان]پیوند فلزی به رسانش الکتریکی و رسانش الکتریکی وابسته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Rings of tetrahedra are formed by bonding of two oxygens of each tetrahedron to adjacent tetrahedra in closed rings.
 [ترجمه گوگل]حلقه های چهار وجهی از پیوند دو اکسیژن از هر چهار وجهی به چهار وجهی مجاور در حلقه های بسته تشکیل می شوند 
[ترجمه ترگمان]حلقه tetrahedra به وسیله اتصال دو oxygens از هر یک از چهاروجهی به tetrahedra مجاور در حلقه های بسته شکل می گیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Knowledge was becoming a bonding agent.
 [ترجمه گوگل]دانش در حال تبدیل شدن به یک عامل پیوند بود 
[ترجمه ترگمان]دانش در حال تبدیل شدن به یک عامل پیوند بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Here the quantum chemical theory of bonding has had some remarkable successes.
 [ترجمه گوگل]در اینجا نظریه شیمیایی کوانتومی پیوند موفقیت های چشمگیری داشته است 
[ترجمه ترگمان]در اینجا، نظریه شیمیایی کوانتومی پیوند، موفقیت هایی قابل توجه داشته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. This fibrous layer stops any chemical or biological bonding between the implant and the surrounding tissue.
 [ترجمه گوگل]این لایه فیبری هرگونه پیوند شیمیایی یا بیولوژیکی بین ایمپلنت و بافت اطراف را متوقف می کند 
[ترجمه ترگمان]این لایه فیبری دیگر پیوند شیمیایی یا بیولوژیکی بین ایمپلنت و بافت اطراف را متوقف می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. In fact, there's so much bonding on stage that it would make the average punter slightly sick.
 [ترجمه گوگل]در واقع، آنقدر پیوند روی صحنه وجود دارد که باعث می شود یک بازیکن معمولی کمی بیمار شود 
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، ارتباط بسیار زیادی روی صحنه وجود دارد که به طور متوسط به طور متوسط بیمار را بیمار می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. If we remove an electron from a bonding orbital, the bond in the ion is weaker than that in the molecule.
 [ترجمه گوگل]اگر یک الکترون را از یک اوربیتال پیوندی حذف کنیم، پیوند موجود در یون ضعیفتر از پیوند مولکول است 
[ترجمه ترگمان]اگر یک الکترون را از یک اوربیتال پیوندی جدا کنیم، پیوند در یون ضعیف تر از آن است که در مولکول 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید