bona fides

/ˈboʊnəˈfaɪdz//ˈbəʊnəˈfaɪdz/

تایید یا تضمین حسن نیت، تایید یا تضمین حسن نیت they may have difficulty establishing their political bona fides در اثبات حسن نیت سیاسی خود ممکن است دچار دشواری شوند

جمله های نمونه

1. Is there any doubt concerning his bona fides?
[ترجمه گوگل]آیا در حسن نیت او تردیدی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی در مورد fides وجود داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The firm required a reference to establish the bona fides of the client.
[ترجمه گوگل]شرکت نیاز به یک مرجع برای ایجاد حسن نیت مشتری داشت
[ترجمه ترگمان]این شرکت نیاز به مرجعی برای اثبات حسن نیت مشترک مشتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His bona fides are unquestionable.
[ترجمه گوگل]حسن نیت او غیرقابل تردید است
[ترجمه ترگمان]bona بی چون و چرا بی چون و چرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With travel and entertainment expenses, the bona fides of the expense may not be so readily apparent.
[ترجمه گوگل]با هزینه‌های سفر و سرگرمی، درستی هزینه‌ها ممکن است چندان آشکار نباشد
[ترجمه ترگمان]بدون خرج سفر و سرگرمی، حسن نیت به خرج داده ممکن است به آسانی آشکار نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In doing this, it requires your bona fides and devotion.
[ترجمه گوگل]انجام این کار مستلزم صداقت و فداکاری شماست
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، به حسن نیت و وفاداری شما نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bona fides is my first choice of making friends.
[ترجمه گوگل]Bona fides اولین انتخاب من برای دوست یابی است
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" حسن نیت من اولین انتخاب من از ایجاد دوستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Discipline faith includes lots of acceptance and bona fides conviction on the knowledge tradition, ideology category, behavior rule, idolization, etc. in a discipline.
[ترجمه گوگل]ایمان انضباطی شامل پذیرش فراوان و اعتقاد صادقانه به سنت دانش، مقوله ایدئولوژی، قاعده رفتار، بت سازی و غیره در یک رشته است
[ترجمه ترگمان]ایمان انضباط شامل مقبولیت زیادی و حسن نیت به حسن نیت در سنت دانش، گروه ایدئولوژی، حاکمیت رفتار، idolization و غیره در یک رشته می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His bona fides was questioned.
[ترجمه گوگل]حسن نیت او زیر سوال رفت
[ترجمه ترگمان]fides از کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Perks questioned them at length to establish their bona fides.
[ترجمه گوگل]آقای پرکس به طور طولانی از آنها سؤال کرد تا حسن نیت آنها را ثابت کند
[ترجمه ترگمان]آقای Perks از آن ها در طول مدت مشخص نمودن حسن نیت خود سوال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Respondents must be enabled to check without difficulty the identity and bona fides of the Researcher.
[ترجمه گوگل]پاسخ دهندگان باید این امکان را داشته باشند که بدون مشکل هویت و حسن نیت محقق را بررسی کنند
[ترجمه ترگمان]پاسخ دهندگان باید قادر به بررسی بدون مشکل هویت و حسن نیت bona محقق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By exploring origin and vicissitude of bona fide possession, we point out that the system of bona fides possession only is applied to movable property at first, and then to immovable property later.
[ترجمه گوگل]با بررسی منشأ و فراز تملک با حسن نیت، اشاره می کنیم که سیستم تملک با حسن نیت ابتدا در مورد اموال منقول و سپس در مورد اموال غیر منقول اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]با کاوش مبدا و تملک یک دارایی خالص، ما به این نکته اشاره می کنیم که سیستم بدون حسن نیت تنها در ابتدا برای اموال منقول بکار گرفته می شود و سپس به اموال ثابت منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sincerity, lack of deceit, earnest intentions

پیشنهاد کاربران

evidence of one's qualifications
( ریشه لاتین ) مدرک تصدیق هویت

بپرس