1. A corruption of "bombproof" meaning very secure.
[ترجمه گوگل]فساد «بمبضد» به معنای بسیار امن
[ترجمه ترگمان]فساد \"bombproof\" به معنای بسیار امن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bombproof - A hold or anchor that is thought to offer the utmost security; for example, a top-rope anchor around a large, stable tree trunk or immovable boulder.
[ترجمه گوگل]ضد بمب - نگهدارنده یا لنگری که تصور می شود حداکثر امنیت را ارائه می دهد به عنوان مثال، یک لنگر با طناب بالا در اطراف یک تنه درخت ثابت و بزرگ یا تخته سنگ غیرقابل حرکت
[ترجمه ترگمان]bombproof - یک لنگر یا لنگر که تصور می شود بیش ترین امنیت را دارد؛ برای مثال یک لنگر با طناب بالا در اطراف یک تنه درختی بزرگ و پایدار و یا یک تخته سنگ ثابت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Aerogel is also being tested for future bombproof housing and armour for military vehicles.
[ترجمه گوگل]Airgel همچنین در حال آزمایش برای مسکن و زره ضد بمب در آینده برای خودروهای نظامی است
[ترجمه ترگمان]Aerogel همچنین برای مسکن bombproof آینده و زره برای وسایل نقلیه نظامی مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Grade I A short climb close to the road with bombproof belays and an easy descent.
[ترجمه گوگل]درجه I صعود کوتاه نزدیک به جاده با مهارهای ضد بمب و فرود آسان
[ترجمه ترگمان]درجه یک به جاده نزدیک شدم و با bombproof و شیب ملایمی به جاده نزدیک شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Belays: The belays are mostly shiny bolts and are all bombproof . They can be used to rap down the route in need (some belays are used only for rapping, some belong also to the climbing route).
[ترجمه گوگل]مهره ها: قلاب ها عمدتاً پیچ های براق هستند و همگی ضد بمب هستند می توان از آنها برای رپ کردن مسیر مورد نیاز استفاده کرد (بعضی از بندها فقط برای رپ استفاده می شوند، برخی نیز متعلق به مسیر کوهنوردی هستند)
[ترجمه ترگمان]Belays: belays عمدتا پیچ و مهره براق هستند و همگی bombproof هستند آن ها می توانند برای ضربه زدن به مسیر مورد نیاز استفاده شوند (برخی از belays فقط برای رپ استفاده می شوند، برخی به مسیر صعود نیز تعلق دارند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Used to indicate that something is exceptionally solid, e . g . an anchor, a hold . See also bombproof.
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن اینکه چیزی به طور استثنایی جامد است استفاده می شود، e g یک لنگر، یک نگهدارنده ضد بمب را نیز ببینید
[ترجمه ترگمان]استفاده شده برای نشان دادن این که چیزی به طور استثنایی محکم است، یعنی e گرم یک لنگر، یک انبار همچنین bombproof را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A mountain range bristling with antennas harbors a maze of bombproof underground arsenals and shelters served by a tunnel 4km long.
[ترجمه گوگل]رشته کوهی پر از آنتن دارای هزارتوی زرادخانههای زیرزمینی ضد بمب و پناهگاههایی است که توسط تونلی به طول 4 کیلومتر خدمت میکنند
[ترجمه ترگمان]دامنه کوه با آنتن های ساخته شده از arsenals زیرزمینی bombproof و پناه گاه ها در حدود ۴ کیلومتر طول دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید