1. From Bombay we made a long leg to Nepal.
[ترجمه گوگل]از بمبئی راه طولانی را به نپال رساندیم
[ترجمه ترگمان]ما از بمبئی پای بلندی به نپال زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He recalls his native Bombay with cinematic exactness.
[ترجمه گوگل]او زادگاهش بمبئی را با دقت سینمایی به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]او بمبئی بومی خود را با دقت cinematic به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They were in transit to Bombay.
[ترجمه گوگل]آنها در حال ترانزیت به بمبئی بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال انتقال به بمبئی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Their ship sails for Bombay next Friday.
[ترجمه گوگل]کشتی آنها جمعه آینده عازم بمبئی می شود
[ترجمه ترگمان]کشتی آن ها جمعه آینده برای بمبئی حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We flew from London to Bombay in one hop.
[ترجمه گوگل]ما از لندن به بمبئی با یک پرش پرواز کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از لندن تا بمبئی با یه هوپ پرواز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bombay is the best jumping-off point for a trip to India.
[ترجمه گوگل]بمبئی بهترین نقطه پرش برای سفر به هند است
[ترجمه ترگمان]بمبئی بهترین نقطه پرش برای سفر به هند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Beth had gone down to Bombay to meet the boat on which her sister was arriving.
[ترجمه گوگل]بث به بمبئی رفته بود تا با قایقی که خواهرش در آن میرسید ملاقات کند
[ترجمه ترگمان]بت رفته بود به دیدن قایقی که خواهرش در آن وارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The news gradually filtered through from Bombay last night.
[ترجمه گوگل]این اخبار به تدریج از بمبئی دیشب فیلتر شد
[ترجمه ترگمان]این خبر به تدریج از بمبئی در شب گذشته فیلتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I landed at Bombay.
10. Bombay is linked to the mainland by a causeway.
[ترجمه گوگل]بمبئی توسط یک گذرگاه به سرزمین اصلی متصل می شود
[ترجمه ترگمان]بمبئی با یک سنگ فرش به سرزمین اصلی متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bombay: An official denial of moves to end price controls on steel triggered nervous long liquidation across the board.
[ترجمه گوگل]بمبئی: انکار رسمی اقدامات برای پایان دادن به کنترل قیمت فولاد باعث انحلال طولانی مدت عصبی در سراسر هیئت شد
[ترجمه ترگمان]بمبئی: انکار رسمی اقدامات برای پایان دادن به کنترل های قیمت بر روی فولاد موجب انحلال طولانی اعصاب در طول عرشه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bombay Coarse and raw on the nose with sweet rubbery notes but little perceptible juniper.
[ترجمه گوگل]بمبئی درشت و خام روی بینی با نتهای لاستیکی شیرین، اما درخت عرعر کمی قابل درک است
[ترجمه ترگمان]بمبئی درشت و خام با اسکناس های سفید شیرین ولی سرو کوهی کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was a fellow of the University of Bombay, and was elected dean of the faculty of engineering in 187
[ترجمه گوگل]او عضو دانشگاه بمبئی بود و در سال 187 به عنوان رئیس دانشکده مهندسی انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۸۷ میلادی به عنوان رئیس دانشکده مهندسی در شهر بمبئی برگزیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In 194 the industrialists adopted the Bombay Plan.
[ترجمه گوگل]در سال 194 صنعتگران طرح بمبئی را پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۴، صنعتگران طرح بمبئی را تصویب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید