bolt from the blue

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: something that occurs without warning and with shocking abruptness.

- His resignation was a bolt from the blue.
[ترجمه گوگل] استعفای او یک پیچ از آب در آمد
[ترجمه ترگمان] استعفای او یک گلوله از طرف آبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unexpected and shocking surprise or event (e.g.: "she had been working in the company for twenty years, so when she quit, it must have felt like a bolt from the blue")

پیشنهاد کاربران

اتفاق غیرمنتظره
از غیب؛ مثل اجل معلّق
مثل صائقه، مثل پتک
A sudden, unexpected event

بپرس