1. He tried to bolster up their morale.
[ترجمه گوگل]سعی کرد روحیه آنها را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد روحیه آن ها را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد روحیه آن ها را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Falling interest rates may help to bolster up the economy.
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ بهره ممکن است به تقویت اقتصاد کمک کند
[ترجمه ترگمان]پایین افتادن نرخ سود ممکن است به تقویت اقتصاد کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایین افتادن نرخ سود ممکن است به تقویت اقتصاد کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The government borrowed money to bolster up the economy.
[ترجمه گوگل]دولت برای تقویت اقتصاد پول قرض کرد
[ترجمه ترگمان]دولت برای تقویت اقتصاد پول قرض گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت برای تقویت اقتصاد پول قرض گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The high interest rates helped to bolster up the economy.
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بالا به تقویت اقتصاد کمک کرد
[ترجمه ترگمان]نرخ سود بالا به تقویت اقتصاد کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نرخ سود بالا به تقویت اقتصاد کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The response has been to bolster up the procedural checks attendant upon the disbursement of such benefits.
[ترجمه گوگل]پاسخ این بوده است که چک های رویه ای را پس از پرداخت چنین مزایا تقویت کنیم
[ترجمه ترگمان]این واکنش موجب تقویت نظارت رویه ای برای پرداخت این مزایا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این واکنش موجب تقویت نظارت رویه ای برای پرداخت این مزایا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The woman took some gin to bolster up her courage.
[ترجمه گوگل]زن برای تقویت شجاعت خود مقداری جین مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]زن مقداری جین برداشت تا شجاعت خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن مقداری جین برداشت تا شجاعت خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An incident did happen to bolster up and warm her heart.
[ترجمه گوگل]اتفاقی برای تقویت و گرم شدن قلب او افتاد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق برای تقویت قلب او رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اتفاق برای تقویت قلب او رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I need some more examples to bolster up my theory.
[ترجمه گوگل]من به چند مثال بیشتر برای تقویت نظریه خود نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]من به چند مثال دیگر برای تقویت تیوری خود نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به چند مثال دیگر برای تقویت تیوری خود نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All attempts to bolster up apartheid are bound to fail.
[ترجمه گوگل]همه تلاشها برای تقویت آپارتاید ناکام خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش ها برای تقویت آپارتاید دارای شکست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش ها برای تقویت آپارتاید دارای شکست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All attempts to bolster up colonialism are bound to fail.
[ترجمه گوگل]همه تلاشها برای تقویت استعمار ناکام خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش ها برای تقویت استعمار منوط به شکست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش ها برای تقویت استعمار منوط به شکست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She took gin to bolster up her courage.
[ترجمه گوگل]او برای تقویت شجاعت خود جین مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]جین جین را برداشت تا شجاعت خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جین جین را برداشت تا شجاعت خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was seventy and continually engaged in frenetic schemes to bolster up his old age.
[ترجمه گوگل]او هفتاد ساله بود و پیوسته درگیر نقشه های دیوانه وار برای تقویت دوران پیری خود بود
[ترجمه ترگمان]او هفتاد سال داشت و دائما با نقشه های دیوانه وار مشغول بود تا سن و سال او را زیر پا بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هفتاد سال داشت و دائما با نقشه های دیوانه وار مشغول بود تا سن و سال او را زیر پا بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید