bolshevik

/ˈbolʃəˌvɪk//ˈbɒlʃəvɪk/

(روسی)، (در اصل) عضو گروه اکثریت در حزب سوسیال دموکرات کارگران روسیه که پس از انقلاب 1917 حزب کمونیست را تشکیل داد، کمونیست (به ویژه کمونیست روسی)، (کاربرد نادوستانه) تندرو، آدم افراطی، بلشیویکی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Bolshevist (adj.), Bolshevism (n.), Bolshevist (n.)
(1) تعریف: (often l.c.) a member of the majority faction of the party that seized power in 1917 and formed the Communist party in the Soviet Union.

(2) تعریف: a member of the Soviet, or any, Communist party.

(3) تعریف: a political extremist of socialist or anarchist tendency (used pejoratively).

جمله های نمونه

1. Seventy-four years after the Bolshevik Revolution, the Soviet era ended.
[ترجمه گوگل]هفتاد و چهار سال پس از انقلاب بلشویکی، دوران شوروی به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]هفتاد و چهار سال پس از انقلاب Bolshevik، دوران اتحاد جماهیر شوروی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nor do they deny the growing popularity of Bolshevik rather than Menshevik slogans and strategy in the pre-war years.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین منکر محبوبیت روزافزون شعارها و استراتژی بلشویکی به جای منشویک در سالهای قبل از جنگ نیستند
[ترجمه ترگمان]آن ها محبوبیت رو به رشد of را به جای شعارهای Menshevik و استراتژی در ساله ای پیش از جنگ، انکار نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Several Bolshevik commissars favoured such a compromise, but Lenin and Trotsky were adamantly opposed and negotiations broke down.
[ترجمه گوگل]چند کمیسر بلشویک طرفدار چنین مصالحه ای بودند، اما لنین و تروتسکی سرسختانه مخالف بودند و مذاکرات شکست خورد
[ترجمه ترگمان]چند حزب بلشویک در Bolshevik به چنین سازشی دست یافتند، اما لنین و تروتسکی به شدت مخالف بودند و مذاکرات به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new Central Committee was elected and the Bolshevik faction became a fully-fledged independent party.
[ترجمه گوگل]کمیته مرکزی جدید انتخاب شد و جناح بلشویک به یک حزب مستقل کاملاً تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]یک کمیته مرکزی جدید انتخاب شد و جناح بلشویک یک حزب کاملا مستقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the Civil War, the Bolshevik party had recreated itself in response to events; it was virtually a new organization.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ داخلی، حزب بلشویک در واکنش به رویدادها خود را بازسازی کرده بود این عملا یک سازمان جدید بود
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ داخلی، حزب بلشویک خود را در واکنش به حوادث از نو ساخت؛ این حزب عملا یک سازمان جدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Bolshevik Party was therefore especially eager to win over minds by means of cultural and ideological propaganda and education.
[ترجمه گوگل]از این رو حزب بلشویک به ویژه مشتاق بود تا از طریق تبلیغات و آموزش فرهنگی و ایدئولوژیک افکار را به خود جلب کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین حزب Bolshevik به ویژه مشتاق بود تا با استفاده از تبلیغات فرهنگی و ایدئولوژیک در اذهان مردم پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Bolshevik reputation stood high, and rightly so, for at least they acknowledged the question and officially embraced national independence.
[ترجمه گوگل]شهرت بلشویک ها بالا بود، و به درستی هم چنین بود، زیرا حداقل آنها این مسئله را تصدیق کردند و رسماً استقلال ملی را پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]شهرت Bolshevik بالا بود، و حق هم داشت، زیرا دست کم به این پرسش معترف بودند و رسما استقلال ملی را در آغوش کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But they left largely unchallenged the Bolshevik view of October 1917 itself as the greatest achievement of the world revolutionary movement.
[ترجمه گوگل]اما آنها دیدگاه بلشویکی خود اکتبر 1917 را به عنوان بزرگترین دستاورد جنبش انقلابی جهانی تا حد زیادی بدون چالش رها کردند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها تا حد زیادی دیدگاه Bolshevik را در اکتبر ۱۹۱۷ به عنوان بزرگ ترین دستاورد جنبش انقلابی جهان ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 1917 Bolshevik revolution brought more bloodshed.
[ترجمه گوگل]انقلاب بلشویکی 1917 باعث خونریزی بیشتر شد
[ترجمه ترگمان]انقلاب ۱۹۱۷ ۱۹۱۷ باعث خونریزی بیشتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some nationwide systems of Bolshevik political control are examined in the next chapter, whereas here more neutral communications networks are studied.
[ترجمه گوگل]برخی از سیستم‌های سراسری کنترل سیاسی بلشویک‌ها در فصل بعدی بررسی می‌شوند، در حالی که در اینجا شبکه‌های ارتباطی خنثی‌تری مورد مطالعه قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]برخی سیستم های کشوری کنترل سیاسی Bolshevik در فصل بعد مورد بررسی قرار گرفته اند، در حالی که در اینجا شبکه های ارتباطی خنثی بیشتری مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet for lack of personnel, funds, and initiative, Bolshevik Party members were not making sufficient capital out of the situation.
[ترجمه گوگل]با این حال، اعضای حزب بلشویک به دلیل کمبود پرسنل، بودجه و ابتکار، سرمایه کافی از این وضعیت به دست نمی آوردند
[ترجمه ترگمان]با این حال برای عدم وجود کارکنان، سرمایه و ابتکار، اعضای حزب بلشویک سرمایه کافی از این وضعیت را به وجود نمی آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was one of those Bolshevik instruments of nation-wide control which will be studied in the next chapter.
[ترجمه گوگل]این یکی از ابزارهای بلشویکی کنترل سراسری بود که در فصل بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]این یکی از آن ابزارهای Bolshevik کنترل سطح کشور بود که در فصل بعد مورد مطالعه قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But, under Lenin's brilliant leadership, the Bolshevik party was able to resist all such deviations.
[ترجمه گوگل]اما، تحت رهبری درخشان لنین، حزب بلشویک توانست در برابر همه این انحرافات مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]اما تحت رهبری درخشان لنین، حزب بلشویک قادر به مقاومت در برابر همه این انحراف ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After the Bolshevik revolution of 1917 her commitment to the international socialist movement intensified.
[ترجمه گوگل]پس از انقلاب بلشویکی 1917 تعهد او به جنبش سوسیالیستی بین‌المللی تشدید شد
[ترجمه ترگمان]پس از انقلاب Bolshevik در سال ۱۹۱۷، تعهد او به جنبش سوسیالیستی بین المللی تشدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• member of the social democratic party in russia (from 1903-1917); member of the russian communist party (in the former soviet union)
bolshevik is used to describe the political system and ideas that lenin and his supporters introduced in russia after the 1917 russian revolution.
a bolshevik was a person who supported lenin and his political ideas.

پیشنهاد کاربران

a member of the extremist wing of the Russian Social Democratic party that seized power in Russia by the Revolution of November 1917
بُلشِویک ها ( در روسی به معنای اکثریت ) ، بخش مارکسیست انقلابی، رادیکال و یکی از دو شاخهٔ اصلی حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بودند. بلشویک ها در دومین کنگره حزب در ۱۹۰۳ میلادی به رهبری ولادیمیر لنین از منشویک ها ( اقلیت ) جدا شدند و سرانجام پس از انقلاب اکتبر حزب کمونیست اتحاد شوروی را تشکیل دادند.
...
[مشاهده متن کامل]

Bolshevik ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: بلشویک
تعریف: فرد معتقد به بلشویسم

بپرس