boll

/boʊl//bəʊl/

معنی: قوزه پنبه
معانی دیگر: (گیاه شناسی - نیام گوی مانند تخم برخی گیاهان مانند پنبه) غوزه، غلاف پنبه، گال، جوزغه، حباب، برامدگی مانند، پیاز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rounded pod or case enclosing the seeds of a plant such as cotton.

جمله های نمونه

1. Mabel Boll was exactly the kind of person upon whom Guest was determined the mantle of fame would not fall.
[ترجمه گوگل]میبل بول دقیقاً از آن دسته افرادی بود که مهمان مصمم بود که ردای شهرت بر او فرو نرود
[ترجمه ترگمان]می بل Boll دقیقا همان کسی بود که مهمان با او مشخص شد که ردای شهرت از بین نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mabel Boll said they would start Thursday.
[ترجمه گوگل]میبل بول گفت که از پنجشنبه شروع خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]می بل Boll گفت که آن ها روز پنجشنبه شروع خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Reuben Boll had been taking the last part of his annual leave.
[ترجمه گوگل]روبن بول آخرین بخش مرخصی سالانه خود را می گذراند
[ترجمه ترگمان]روبن boll آخرین قسمت از مرخصی سالیانه خود را برداشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boll weevil infests cotton fields and millionaires go bankrupt.
[ترجمه گوگل]شپشک غوزه در مزارع پنبه نفوذ می کند و میلیونرها ورشکست می شوند
[ترجمه ترگمان]The boll، مزارع پنبه و میلیونرها ورشکسته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Closet Republicans they are called by some, boll weevils by others.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها را جمهوری خواهان و برخی دیگر آنها را سرخرطومی می نامند
[ترجمه ترگمان]برخی از جمهوری خواهان Closet از سوی برخی، boll نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He got born like the cotton in the boll or the rabbit in the pea patch.
[ترجمه گوگل]او مانند پنبه در غوزه یا خرگوش در تکه نخود متولد شد
[ترجمه ترگمان]مثل پنبه در the یا خرگوش در جالیز نخود سبز به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is your boll on the chair or under the chair?
[ترجمه گوگل]غوزه شما روی صندلی است یا زیر صندلی؟
[ترجمه ترگمان]boll روی صندلی یا زیر صندلی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Certain boll shapes and absence of nectarines reduces easy avenues of penetration into the boll.
[ترجمه گوگل]اشکال خاص غوزه و عدم وجود شلیل، راه های نفوذ آسان به داخل غوزه را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]بعض اشکال boll و فقدان of راه های آسان نفوذ به the را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The price was struck by the boll.
[ترجمه گوگل]قیمت توسط غوزه زده شد
[ترجمه ترگمان]این قیمت از طرف the مورد اصابت قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But in the early years of the century, the boll weevil began devastating the cotton farms in the south.
[ترجمه گوگل]اما در سال های اولیه قرن، شپشک غوزه شروع به ویران کردن مزارع پنبه در جنوب کرد
[ترجمه ترگمان]اما در سال های اولیه این قرن، weevil boll شروع به تخریب مزارع پنبه در جنوب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In conclusion, the regular change of the boll number and the boll number mainly controlled by dominant effects, meanwhile controlled by significant gene adding effects some time.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، تغییر منظم تعداد غوزه و عدد غوزه عمدتاً توسط اثرات غالب کنترل می شود، در عین حال مدتی با اثرات افزودن ژن قابل توجهی کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، تغییر منظم عدد boll و عدد boll عمدتا توسط اثرات غالب کنترل می شود، در حالی که برخی از اثرات اضافه کردن ژن ها را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through boll weight, the indirect effect of seed index fo lint in F3 generation was quite obvious.
[ترجمه گوگل]از طریق وزن غوزه، اثر غیرمستقیم پرزهای شاخص بذر در نسل F3 کاملاً مشهود بود
[ترجمه ترگمان]اثر غیر مستقیم شاخص دانه برای چسب زخم در تولید F۳ کاملا مشهود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The optimal temperatures of boll growth were 2 7 of daily mean temperature ( DMT ) and 7? DTD .
[ترجمه گوگل]دمای بهینه رشد غوزه 2 7 میانگین دمای روزانه (DMT) و 7? DTD
[ترجمه ترگمان]دمای بهینه رشد boll ۲ ۷ درجه از دمای میانگین روزانه (DMT)و ۷ است؟ DTD
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result shows the remarkable positive correlation between boll weight and lint length and negative correlation between boll weight and cotton lint.
[ترجمه گوگل]نتیجه همبستگی مثبت قابل توجه وزن غوزه و طول پرز و همبستگی منفی بین وزن غوزه و پرز پنبه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این نتیجه همبستگی مثبت قابل توجهی بین وزن boll و طول نوار زخم بندی و همبستگی منفی بین وزن boll و نوار زخم بندی پنبه را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غوزه پنبه (اسم)
boll, pod

تخصصی

[نساجی] غوزه پنبه - قوزه پنبه - حباب - بر آمدگی - تورم

انگلیسی به انگلیسی

• seedpod (i.e. of the cotton plant); bowl, rounded dish

پیشنهاد کاربران

بپرس