boldface

/boʊld//bəʊld/

(چاپ) حرف درشت و سیاه، با حروف درشت و سیاه، حروف ضخیم، حروف سیاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a typeface with heavy, thick lines, often used for emphasis.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: boldfaces, boldfacing, boldfaced
• : تعریف: to set in boldface.

جمله های نمونه

1. The words suffixed with a curve are boldfaced in the printing.
[ترجمه گوگل]کلمات پسوند منحنی در چاپ پررنگ هستند
[ترجمه ترگمان]کلمات suffixed با یک منحنی در هنگام چاپ نمایش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cursor, by the way, appears boldfaced but blinking at a slower rate than the cursor in the text itself.
[ترجمه گوگل]به هر حال، مکان نما پررنگ به نظر می رسد اما با سرعت کمتری نسبت به مکان نما در خود متن چشمک می زند
[ترجمه ترگمان]مکان نما، به روش، boldfaced ظاهر می شود، اما با سرعت کمتری از مکان نما در متن خود چشمک می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also, boldface and italic formatting disappears.
[ترجمه گوگل]همچنین، قالب بندی پررنگ و مورب ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]فرمت، و ایتالیک نیز ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main noun in the subject is boldfaced, the verb is italicised.
[ترجمه گوگل]اسم اصلی در فاعل پررنگ، فعل مورب است
[ترجمه ترگمان]اسم اصلی در این موضوع boldfaced است، فعل italicised است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Boldface italic type is used to mark very important terms when they are first defined.
[ترجمه گوگل]از نوع پررنگ مورب برای علامت گذاری عبارات بسیار مهم در اولین تعریف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از نوع ایتالیک برای نشان دادن شرایط بسیار مهم استفاده می شود وقتی که آن ها اولین بار تعریف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why are some category names in boldface?
[ترجمه گوگل]چرا نام برخی از دسته ها پررنگ است؟
[ترجمه ترگمان]چرا چند اسم دسته بندی شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We use boldface type for vectors.
[ترجمه گوگل]برای بردارها از نوع پررنگ استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از حروف بزرگ برای بردارهای استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Change character size, font, boldface, italics etc.
[ترجمه گوگل]اندازه کاراکتر، فونت، پررنگ، مورب و غیره را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]تغییر اندازه کاراکتر، قلم، boldface، italics و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In version all codes will appear in boldface.
[ترجمه گوگل]در نسخه، همه کدها به صورت پررنگ ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]در این نسخه، همه کدها با حروف درشت به نمایش خواهند آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I put myself in the latter group: No matter what time it is, those boldface, unread messages scream out to be read, replied-to, and archived or deleted.
[ترجمه گوگل]من خودم را در گروه دوم قرار می‌دهم: مهم نیست که ساعت چند است، آن پیام‌های پررنگ و خوانده نشده فریاد می‌زنند که خوانده شوند، به آنها پاسخ داده شود، و بایگانی یا حذف شوند
[ترجمه ترگمان]من خودم را در گروه دوم قرار دادم: مهم نیست که آن چه زمانی است، آن پیام کوتاه، خوانده شدن، پاسخ دادن، و بایگانی کردن یا حذف کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Textual with eduction of body of the Song Dynasty, unscramble with block letter and boldface eduction.
[ترجمه گوگل]متنی با آموزش بدنه سلسله سونگ، با حروف بلوک و آموزش پررنگ
[ترجمه ترگمان]Textual با eduction از سلسله سانگ، unscramble با حروف block و eduction کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Design problems, which represent challenging applications of the text material, are identified by boldface problem numbers.
[ترجمه گوگل]مشکلات طراحی، که کاربردهای چالش برانگیز مواد متنی را نشان می‌دهند، با شماره‌های مسئله پررنگ مشخص می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مشکلات طراحی، که کاربردهای چالش برانگیز مواد متن را نشان می دهند، با اعداد مشکل بزرگ شناسایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bold face letters represent amino acids identical or similar between two proteins with the numbers of amino acid residues.
[ترجمه گوگل]حروف پررنگ نشان دهنده آمینو اسیدهای یکسان یا مشابه بین دو پروتئین با تعداد باقی مانده اسیدهای آمینه است
[ترجمه ترگمان]حروف با حروف سیاه، اسیده ای آمینه مشابه یا مشابه بین دو پروتیین با تعداد باقی مانده های اسید آمینه را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This of course was a bold face lie, but it did the trick.
[ترجمه گوگل]البته این یک دروغ جسورانه بود، اما موفق شد
[ترجمه ترگمان]این روش یک دروغ بزرگ بود، اما کلک را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Underline, bold face, and use bullets to emphasize your credentials.
[ترجمه گوگل]زیر خط بکشید، چهره پررنگ داشته باشید و از گلوله ها برای تأکید بر اعتبار خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]Underline، چهره پررنگ، و استفاده از گلوله ها برای تاکید بر اعتبار خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He tried to put a bold face on his failure.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد چهره ای جسورانه به شکست خود نشان دهد
[ترجمه ترگمان]سعی کرد چهره شجاعانه خود را روی failure بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. This section should be bold face and written in all capitals.
[ترجمه گوگل]این قسمت باید پررنگ باشد و با حروف بزرگ نوشته شود
[ترجمه ترگمان]این بخش باید صورت پررنگ و در همه پایتخت ها بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. You just earned yourself a photo with a bold face caption.
[ترجمه گوگل]شما به تازگی یک عکس با شرح چهره درشت به دست آورده اید
[ترجمه ترگمان]تو فقط یه عکس با عنوان یه عکس خشن برای خودت بدست آوردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Open the file and add the code in bold face, shown below.
[ترجمه گوگل]فایل را باز کنید و کد را به صورت پررنگ که در زیر نشان داده شده است اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]باز کردن پرونده و اضافه کردن کد به صورت پررنگ، که در زیر نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Even when he was out at elbows and at his wits, end for money he kept up a bold face.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که او از روی آرنج و هوشیاری بیرون بود، به خاطر پول، چهره ای جسورانه داشت
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که به آرنج هایش تکیه داده بود و عقلش را از دست داده بود چهره bold به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. They had had some bad news, but they put a bold face on it and received their guests with smile.
[ترجمه گوگل]آنها خبرهای بدی داشتند، اما چهره ای جسورانه نشان دادند و از مهمانان خود با لبخند پذیرایی کردند
[ترجمه ترگمان]خبره ای بدی داشتند، اما آن را بر آن گذاشتند و با لبخند میهمانان خود را استقبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Even when out at elbowsat his wits, end for money he kept up a bold face.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که با هوش و حوصله بیرون می رفت، به خاطر پول تمام می شد، چهره ای جسورانه داشت
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که عقل و شعور خود را از دست می داد و به دنبال پول می گشت چهره bold به خود می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] حرف درشت
[برق و الکترونیک] حروف سیاه برجسته
[کامپیوتر] حرف سیاه ؛ طرح سیاه ؛ طرح موکد.

انگلیسی به انگلیسی

• thick heavy print used for emphasis
thick heavy print used for emphasis
bold face refers to letters printed in darker ink than the rest of the words in a book, in order to make them stand out. the headwords in this dictionary are printed in bold face.

پیشنهاد کاربران

you bold face lying to me
تو روم داری بهم دروغ میگی
در پژوهش:
درشت نگار، درشت نویس

بپرس