boisterously


باصدای زیاد

جمله های نمونه

1. the children were playing boisterously
بچه ها با شادی بازی می کردند.

2. Her friends laughed boisterously, too.
[ترجمه گوگل]دوستانش هم به شدت خندیدند
[ترجمه ترگمان]دوستانش نیز به خنده افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. " Plenty of gas,'said Tom boisterously.
[ترجمه گوگل]تام با عصبانیت گفت: «بنزین زیاد است
[ترجمه ترگمان]تام با صدای بلند گفت: \" به مقدار زیادی گاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In a few moments she was laughing boisterously.
[ترجمه گوگل]در چند لحظه او به شدت می خندید
[ترجمه ترگمان]در چند لحظه با سرو صدا به خنده افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You should not talk loud or boisterously with the person across the table.
[ترجمه گوگل]شما نباید با کسی که آن طرف میز است با صدای بلند یا پرهیاهو صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]شما نباید با سرو صدای بلند و با سرو صدا از روی میز بلند حرف بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They burst boisterously into the room.
[ترجمه گوگل]آنها با هیاهو وارد اتاق شدند
[ترجمه ترگمان]با سرو صدا وارد اتاق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The football fan who boisterously cheered on his favorite team from his armchair in the den.
[ترجمه گوگل]هوادار فوتبالی که از روی صندلی راحتی در لانه تیم محبوبش را به شدت تشویق می کرد
[ترجمه ترگمان]طرفدار فوتبال بود که با سرو صدا تیم مورد علاقه اش را از روی صندلیش در اتاق نشیمن تشویق می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Drums and gongs were beating boisterously.
[ترجمه گوگل]طبل ها و گونگ ها به شدت می کوبیدند
[ترجمه ترگمان]صدای طبل ها و طبل ها بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To laugh or joke, boisterously.
[ترجمه گوگل]برای خندیدن یا شوخی، با هیاهو
[ترجمه ترگمان]خندیدن یا شوخی کردن و سروصدا داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As the viscosity increases, the lava flows more slowly and smoothly, not as boisterously as at first.
[ترجمه گوگل]با افزایش ویسکوزیته، گدازه آهسته‌تر و نرم‌تر جریان می‌یابد، نه به اندازه‌ی اول پرهیاهو
[ترجمه ترگمان]همانطور که ویسکوزیته بیشتر می شود، گدازه به آرامی و به آرامی جاری می شود و نه به عنوان اولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• noisily, loudly

پیشنهاد کاربران

In a noisy, energetic and rough way.
با داد و هوار، با قشقرق ، با داد و بیداد،
مثال:
The little boys were playing boisterously in the garden.
ترجمه پیشنهادی: پسربچه ها توی باغ با قشقرق بازی می کردند.

بپرس