boink
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
رابطه ی جنسی داشتن / ضربه زدن / صدای برخورد
در زبان محاوره ای:
با کسی خوابیدن، یه رابطه داشتن، یه ضربه ی بامزه یا صدای برخورد
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – جنسی ) :
در زبان غیررسمی، به ویژه آمریکایی، اشاره به رابطه ی جنسی با بار طنز یا شوخی
... [مشاهده متن کامل]
مثال: They were boinking in the back room.
داشتن تو اتاق پشتی رابطه می زدن.
2. ( طنزآمیز – گفتاری ) :
گاهی برای شوخی یا اشاره ی غیرمستقیم به روابط عاشقانه یا جنسی
مثال: Did you just say they boinked? That’s hilarious.
واقعاً گفتی با هم بوینک کردن؟ خیلی خنده داره!
3. ( صوتی – برخوردی ) :
در معنای غیرجنسی، اشاره به صدای برخورد یا ضربه ی ناگهانی
مثال: The ball boinked off the wall.
توپ با صدای بامزه ای خورد به دیوار.
🔸 مترادف ها:
( جنسی ) : bonk – hook up – sleep with – get it on
( صوتی ) : bounce – thump – plunk – hit
رابطه ی جنسی داشتن / ضربه زدن / صدای برخورد
در زبان محاوره ای:
با کسی خوابیدن، یه رابطه داشتن، یه ضربه ی بامزه یا صدای برخورد
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – جنسی ) :
در زبان غیررسمی، به ویژه آمریکایی، اشاره به رابطه ی جنسی با بار طنز یا شوخی
... [مشاهده متن کامل]
مثال: They were boinking in the back room.
داشتن تو اتاق پشتی رابطه می زدن.
2. ( طنزآمیز – گفتاری ) :
گاهی برای شوخی یا اشاره ی غیرمستقیم به روابط عاشقانه یا جنسی
مثال: Did you just say they boinked? That’s hilarious.
واقعاً گفتی با هم بوینک کردن؟ خیلی خنده داره!
3. ( صوتی – برخوردی ) :
در معنای غیرجنسی، اشاره به صدای برخورد یا ضربه ی ناگهانی
مثال: The ball boinked off the wall.
توپ با صدای بامزه ای خورد به دیوار.
🔸 مترادف ها:
( جنسی ) : bonk – hook up – sleep with – get it on
( صوتی ) : bounce – thump – plunk – hit
سکس کردن = boink someone
صدای توپ