boiling water


اب جوش

جمله های نمونه

1. She poured boiling water down the sink.
[ترجمه ملیکا] او آب جوش را در سینک ریخت
|
[ترجمه amirmohammad] آب جوش را پایین سینک ریخت
|
[ترجمه Abolfazl Shahed] او آب جوش را در سینک ظرفشویی ریخت
|
[ترجمه گوگل]آب جوش را در سینک ریخت
[ترجمه ترگمان]آب جوش را از ظرف شویی بیرون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I dropped a pan of boiling water and scalded my leg.
[ترجمه گوگل]یک ظرف آب جوش انداختم و پایم را داغ کردم
[ترجمه ترگمان]یک ظرف آب جوش انداختم و پاهایم را سوزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't put boiling water in the glass or it will crack.
[ترجمه محمامین] آب جوش را در لیوان شیشه ای نریز ( نگذار ) وگرنه آن خواهد ترکید ( یا خراب می شود )
|
[ترجمه گوگل]آب جوش را داخل لیوان نریزید وگرنه ترک می خورد
[ترجمه ترگمان]آب جوش را در شیشه قرار ندهید وگرنه ترک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cook the pasta in a large pan of boiling water.
[ترجمه ر] پاستا را در یک قابلمه بزرگ با آب جوش بپزید.
|
[ترجمه گوگل]پاستا را در یک تابه بزرگ با آب جوش بپزید
[ترجمه ترگمان]پاستا را در یک ظرف بزرگ از آب جوش بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cook the peas by plunging them into boiling water.
[ترجمه گوگل]نخودها را با فرو بردن آنها در آب جوش بپزید
[ترجمه ترگمان]نخود را با فرو بردن آن ها در آب جوش بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rinse the cooked pasta with boiling water.
[ترجمه گوگل]پاستاهای پخته شده را با آب جوش بشویید
[ترجمه ترگمان]پاستای پخته شده را با آب جوش مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pour a kettle of boiling water over the onions.
[ترجمه گوگل]یک کتری آب جوش روی پیازها بریزید
[ترجمه ترگمان]یک کتری آب جوش را روی پیاز بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shells should be immersed in boiling water for two minutes.
[ترجمه گوگل]پوسته ها باید به مدت دو دقیقه در آب جوش غوطه ور شوند
[ترجمه ترگمان]صدف ها باید برای مدت دو دقیقه در آب جوش غوطه ور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She scalded herself on some boiling water.
[ترجمه گوگل]خودش را روی مقداری آب جوش دم کرد
[ترجمه ترگمان]خود را روی آب جوش انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Plunge the pasta into boiling water.
[ترجمه گوگل]پاستا را در آب جوش بریزید
[ترجمه ترگمان]پاستا را به آب جوش تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mix the powder with boiling water.
[ترجمه گوگل]پودر را با آب جوش مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]پودر را با آب جوش مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pour the pasta into a pan of boiling water.
[ترجمه گوگل]پاستا را در ظرفی با آب جوش بریزید
[ترجمه ترگمان]پاستا را در یک ظرف آب جوش بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Make the drink with boiling water in the same way as tea.
[ترجمه گوگل]نوشیدنی را مانند چای با آب جوش درست کنید
[ترجمه ترگمان]اب را با آب جوش به روش چای درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The boiling water cracked the glass.
[ترجمه گوگل]آب جوش لیوان را ترکاند
[ترجمه ترگمان]آب جوشان شیشه را شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] آب جوش

انگلیسی به انگلیسی

• water that is being heated so as to bubble and then vaporize

پیشنهاد کاربران

جمله does the water boiling in the kettle درست هست؟
Boiling water is the water that its degree is about 96
________
Example : the most people used boiling water to make tea , coffee etc
جوشیدن آب
آبی که در حال جوشیدن است و دارایی حباب میشود.
آب در حال جوشیدن
اب جوش
اب در حال جوش
ابیس که قل قل میکند
اب دغ با حباب هایی که در حال ترکیدن هستند
اب دارای بخار سوزان
( برخورد اب جوش با بدن ممکن است به بدن اسیب های جدی وارد کند پس حواستان را هنگام کار با اب جوش جمع کنید )

مایعاتی که بر روی حرارت تبخیر می شوند آب جوش یا boiling water می گویند .
آب در حال جوش
( آبی که داره قُل قُل میکنه )
جوشاندن آب
اب در حال جوشیدن
آب جوش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس