bohr

/ˈbɔːr//ˈbɔː/

نیلزبور (فیزیکدان دانمارکی)

جمله های نمونه

1. Fortunately, Bohr persevered with his theory, in spite of this falsification.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه بور با وجود این ابطال، تئوری خود را ادامه داد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، با وجود این جعل سازی، Bohr پافشاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Matching one discreteness with another Bohr supposed that the energy loss was radiated as a single photon.
[ترجمه گوگل]تطبیق یک گسستگی با بور دیگر فرض می کند که اتلاف انرژی به صورت یک فوتون منفرد تابش می شود
[ترجمه ترگمان]با انطباق یک discreteness با بور دیگری فرض شد که اتلاف انرژی به عنوان یک فوتون منفرد از خود ساطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In our perplexity Bohr is at hand to help us.
[ترجمه گوگل]در حیرت ما، بور برای کمک به ما در دسترس است
[ترجمه ترگمان]در این شک و تردید ما به ما کمک خواهد کرد تا به ما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In his public utterances Bohr was always very cautious about committing himself to what it is that actually is.
[ترجمه گوگل]بور در اظهارات عمومی خود همیشه در مورد متعهد شدن به آنچه در واقع هست بسیار محتاط بود
[ترجمه ترگمان]در سخنرانی عمومی او، بور همیشه در مورد اینکه خود را به چیزی که واقعا هست متعهد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Niels Bohr pointed it out to him and he had to add a note in proof to deal with the question.
[ترجمه گوگل]نیلز بور به او اشاره کرد و او مجبور شد یک یادداشت به عنوان اثبات برای رسیدگی به این سؤال اضافه کند
[ترجمه ترگمان]Niels Bohr آن را به او نشان داد و او مجبور شد یک یادداشت برای مقابله با این سوال اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although the last word lay with Bohr some people felt there was something fishy about his answer.
[ترجمه گوگل]اگرچه آخرین کلمه با بور بود، برخی از مردم احساس کردند که در پاسخ او چیز عجیبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با آن که آخرین کلمه ای که بر زبان آورده بود، برخی از مردم احساس می کردند که در جواب او چیز مشکوکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bohr was able to predict the wave lengths of the light from the makeup of the atom, and the jump from electron orbit to electron orbit.
[ترجمه گوگل]بور قادر بود طول موج نور را از ساختار اتم و جهش از مدار الکترون به مدار الکترون را پیش بینی کند
[ترجمه ترگمان]نیلز بور قادر به پیش بینی طول موجی نور از آرایش اتم ها و پرش از مدار الکترون به مدار الکترون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Within Yunnan Province, where can purchase the Bohr goat crossbreeding?
[ترجمه گوگل]در استان یوننان، از کجا می توان نژاد بز بور را خریداری کرد؟
[ترجمه ترگمان]در استان Yunnan، جایی که می تواند the goat را خریداری کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. N. Bohr theory is an important part for us to learn the quantum theory, and its core is discontinuous stationary state hypothesis. We give a new way to understand the stationary state.
[ترجمه گوگل]نظریه N Bohr بخش مهمی برای یادگیری نظریه کوانتومی است و هسته آن فرضیه حالت ساکن ناپیوسته است ما راه جدیدی برای درک حالت ساکن ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]نظریه بوهر یک بخش مهم برای ما است تا نظریه کوانتوم را بیاموزیم، و هسته آن فرضیه حالت ساکن ناپیوسته است ما یک راه جدید برای درک وضعیت ساکن به دست می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Niels Bohr, the Nobel Prize-winning scientist, surprised his colleagues by hanging a horseshoe on the wall of his office.
[ترجمه گوگل]نیلز بور، دانشمند برنده جایزه نوبل، با آویختن نعل اسبی به دیوار دفترش، همکارانش را غافلگیر کرد
[ترجمه ترگمان]نیلز بور، دانشمند برنده جایزه نوبل، همکارانش را با آویزان کردن نعل اسبی روی دیوار دفترش شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As Niels Bohr famously observed, "Prediction is very difficult, especially if it's about the future. "
[ترجمه گوگل]به قول معروف نیلز بور، "پیش بینی بسیار دشوار است، به خصوص اگر در مورد آینده باشد "
[ترجمه ترگمان]همانطور که نیلز بور بخوبی مشاهده کرد، \" پیش بینی بسیار دشوار است، به خصوص اگر در مورد آینده باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a tribute to the impact of Bohr on the modern world.
[ترجمه گوگل]این ادای احترام به تأثیر بور بر دنیای مدرن است
[ترجمه ترگمان]این یک تجلیل از تاثیر بوهر در دنیای مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This result is known as the Bohr correspondence principle.
[ترجمه گوگل]این نتیجه به عنوان اصل مطابقت بور شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این نتیجه به عنوان اصل مکاتبه کننده ها شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bohr Before we can lay our hands on anything, our life's over.
[ترجمه گوگل]بور قبل از اینکه دستمان را روی هر چیزی بگذاریم، زندگی ما به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]قبل از انکه بتوانیم به هر چیزی دست بزنیم، زندگی ما تمام شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bohr . the Scattering amplitude oftwo complex systems is given.
[ترجمه گوگل]بور دامنه پراکندگی دو سیستم پیچیده داده شده است
[ترجمه ترگمان]نیلز در این پایان نامه به بررسی دامنه Scattering oftwo پرداخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; niels henrik david bohr (1885-1962), danish physicist, nobel prize winner in physics in 1922; aage niels bohr (born 1922), danish physicist, nobel prize winner in physics in 1975 (son of niels henrik david bohr)

پیشنهاد کاربران

بپرس