boffin

/ˈbɒfɪn//ˈbɒfɪn/

(انگلیس - خودمانی) پژوهشگر علمی، ویژه گر علوم

جمله های نمونه

1. A computer boffin is set to make £5million from his revolutionary photo technology.
[ترجمه گوگل]یک کاسه کامپیوتر قرار است از فناوری عکس انقلابی خود 5 میلیون پوند به دست آورد
[ترجمه ترگمان]یک boffin کامپیوتر قرار است ۵ میلیون پوند از تکنولوژی عکس انقلابی خود بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was always a bit of a boffin, even at school.
[ترجمه گوگل]او همیشه حتی در مدرسه کمی دمدمی مزاج بود
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مدرسه یک ذره boffin بود، حتی در مدرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oldfield was never conferred with boffin status, unlike his contemporary, Mr Ambient himself, Brian Eno.
[ترجمه گوگل]به اولدفیلد بر خلاف شخص معاصرش، خود آقای Ambient، برایان انو، هرگز جایگاهی به عنوان کاوشگر اعطا نشد
[ترجمه ترگمان]Oldfield هرگز با وضعیت boffin (unlike Ambient)، برخلاف معاصر خود، برایان Eno (Brian Eno)رایزنی نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Three wore the white coats of the back-room boffin, the fourth was diminutive, little more than a boy.
[ترجمه گوگل]سه نفر کت های سفید اتاق پشتی را پوشیده بودند، نفر چهارم کوچک بود، کمی بیشتر از یک پسر
[ترجمه ترگمان]سه نفر از آن ها کت های پوست سفید را به تن داشتند، چهارمی کوچک اندام بود و کوچک تر از یک پسر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boffin claims to be able to lower bust-up ratios by analysing responses to statements about their lifestyles.
[ترجمه گوگل]بوفین ادعا می‌کند که می‌تواند با تجزیه و تحلیل پاسخ‌ها به اظهارات مربوط به سبک زندگی‌شان، نسبت شکست را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]boffin ادعا می کند که با تجزیه و تحلیل پاسخ های مربوط به سبک زندگی خود، قادر به کاهش نسبت های بالا از بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mrs Boffin: It looks like cement. It feels like cement, too!
[ترجمه گوگل]خانم بافین: شبیه سیمان است حس سیمانی هم داره!
[ترجمه ترگمان] خانم محقق - به نظر میاد سیمان باشه -! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sandy:Have you ever been to Russia, Professor Boffin?
[ترجمه گوگل]سندی: آیا تا به حال به روسیه رفته اید، پروفسور بافین؟
[ترجمه ترگمان]شما تا به حال به روسیه رفته اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sandy:How long ago were you in America, Professor Boffin?
[ترجمه گوگل]سندی: چند وقت پیش در آمریکا بودید، پروفسور بافین؟
[ترجمه ترگمان]چقدر وقت پیش در آمریکا بودید، پروفسور Boffin؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Many happy returns, dear, " Professor Boffin said.
[ترجمه گوگل]پروفسور بافین گفت: "بازگشت های بسیار مبارکی عزیزم "
[ترجمه ترگمان]Professor Boffin گفت: \" دوستان عزیز، بسیاری از این بازگشت ها برایم اتفاق می افتد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mother:Your umbrella leaks, Professor Boffin!
[ترجمه گوگل]مادر: چتر شما چکه می کند، پروفسور بافین!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One day, Professor Boffin walked in a street.
[ترجمه گوگل]یک روز پروفسور بافین در خیابانی قدم زد
[ترجمه ترگمان]یک روز، پروفسور Boffin در خیابان راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sandy:Scientists are very clever men, Professor Boffin.
[ترجمه گوگل]سندی: پروفسور بافین، دانشمندان مردان بسیار باهوشی هستند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان، دانشمندان بسیار باهوشی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Father:Look! That's Mrs Boffin. She's coming now. Open the front door, Betty.
[ترجمه گوگل]پدر: ببین! این خانم بافین است الان داره میاد در ورودی را باز کن بتی
[ترجمه ترگمان]! ببین این خانم محقق است الان داره میاد در جلویی رو باز کن، بتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Because it says, 'No parking, '" Professor Boffin answers.
[ترجمه گوگل]پروفسور بافین پاسخ می‌دهد: «چون می‌گوید «پارکینگ ممنوع» است
[ترجمه ترگمان]Professor Boffin پاسخ می دهد: \" چون می گوید، هیچ parking وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mrs Boffin is driving the car. Professor Boffin is sitting on the back seat.
[ترجمه گوگل]خانم بافین در حال رانندگی ماشین است پروفسور بافین روی صندلی عقب نشسته است
[ترجمه ترگمان]خانم Boffin در حال رانندگی است پروفسور Boffin روی صندلی عقب نشسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• scientist or technical expert engaged in research (slang)
a boffin is a scientist; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس