bodysurf


ورزشی که طی آن شناگر رو به پایین بر آب می خوابد و امواج او را به جلو می برند، سرفینگ بدنی، ورزش : موج سوارى بدون تخته

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: bodysurfs, bodysurfing, bodysurfed
مشتقات: bodysurfer (n.)
• : تعریف: to ride on a wave using the body as a surfboard.

انگلیسی به انگلیسی

• ride the waves without a surfboard

پیشنهاد کاربران

بپرس