1. The bodkin trick should have been completed beforehand to make the sleeve ready.
[ترجمه گوگل]ترفند بادکین باید از قبل تکمیل می شد تا آستین آماده شود
[ترجمه ترگمان]ترفند bodkin باید قبل از این که آستین را آماده کند، تکمیل شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With a bare bodkin ? who would fardels bear.
[ترجمه گوگل]با بدن برهنه؟ چه کسی fardels خرس
[ترجمه ترگمان]با یه خنجر برهنه؟ کی میتونه تحمل کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bodkin Arrow : Arrows with a tempered steel tip.
[ترجمه گوگل]فلش بادکین: فلش هایی با نوک فولادی نرم
[ترجمه ترگمان]پیکان - پیکان، پیکان فولادی -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So you can easily crushed by a bodkin!
[ترجمه گوگل]بنابراین می توانید به راحتی توسط یک بادکین له شوید!
[ترجمه ترگمان]! پس تو میتونی به راحتی با یه خنجر له بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's too big to travel bodkin between you and me.
[ترجمه گوگل]او آنقدر بزرگ است که نمی تواند بین من و تو حرکت کند
[ترجمه ترگمان]اون خیلی بزرگه که بتونه بین من و تو و اون خنجر بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bodkin: used for threading ribbon and elastic through a tunnel or casing.
[ترجمه گوگل]Bodkin: برای رزوه کشی روبان و الاستیک از طریق یک تونل یا پوشش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]bodkin: استفاده از نوار نخ و کش رفتن از تونل یا پوکه گلوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With a bare bodkin?
8. Thread up the second yarn with a long needle or bodkin and thread this second yarn into the correct slot.
[ترجمه گوگل]کاموای دوم را با یک سوزن بلند یا بادکین بکشید و این نخ دوم را در شکاف درست بکشید
[ترجمه ترگمان]رشته دوم را با نخ یا نخ دراز رشته رشته رشته کنید و این نخ را به شیار درست تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On her head she wore a green felt hat, with a pin stuck through it like a bodkin.
[ترجمه گوگل]روی سرش کلاه نمدی سبز رنگی به سر داشت که سنجاقی مانند یک بدنه در آن فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]کلاه سبز رنگی بر سر داشت که همچون خنجری در آن فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mr and Mrs Tang whole journey in a small buggy, with their child riding bodkin.
[ترجمه گوگل]آقا و خانم تانگ تمام سفر را در یک کالسکه کوچک، همراه با فرزندشان سوار بر بدنه
[ترجمه ترگمان]آقا و خانم تانگ همه سفر خود را با درشکه کوچک همراهی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The train was so crowded that I had to sit bodkin.
[ترجمه گوگل]قطار به قدری شلوغ بود که مجبور شدم بدنبال بنشینم
[ترجمه ترگمان]قطار چنان شلوغ بود که من مجبور شدم bodkin بنشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When he himself might hisquietus make With a bare bodkin?
[ترجمه گوگل]زمانی که او ممکن است hisquietus را با یک بدن برهنه بسازد؟
[ترجمه ترگمان]چه وقت خود او می توانست با یک خنجر عریان درست کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید