boding


یمن، شگون، آمد و نیامد

جمله های نمونه

1. These events bode well for us.
[ترجمه گوگل]این اتفاقات برای ما خوب است
[ترجمه ترگمان]این رویدادها برای ما خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These recently published figures bode ill/do not bode well for the company's future.
[ترجمه گوگل]این ارقامی که اخیراً منتشر شده، نوید بد/خوبی برای آینده این شرکت ندارد
[ترجمه ترگمان]این ارقام که به تازگی منتشر شده اند، نشانه بدی هستند \/ نشانه خوبی برای آینده این شرکت نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Weapon bode [breed] peace.
[ترجمه گوگل]سلاح نوید [نژاد] صلح است
[ترجمه ترگمان]نشانه صلح سلاح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She says the way the bill was passed bodes ill for democracy.
[ترجمه گوگل]او می گوید که نحوه تصویب این لایحه برای دموکراسی بد است
[ترجمه ترگمان]می گوید که صورت بیل به خاطر دموکراسی از بین نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bad trading figures do not bode well for the company's future.
[ترجمه گوگل]ارقام بد معاملاتی برای آینده شرکت خبر خوبی ندارد
[ترجمه ترگمان]ارقام فروش بد نشانه خوبی برای آینده این شرکت نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hurricane bodes disaster for those areas in its path.
[ترجمه گوگل]طوفان برای آن مناطقی که در مسیر خود قرار دارند، نوید فاجعه می دهد
[ترجمه ترگمان]تندباد، فاجعه برای آن مناطق در مسیر خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The opinion polls do not bode well for the Democrats.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی ها برای دموکرات ها نوید خوبی ندارد
[ترجمه ترگمان]نظر سنجی آرا نشانه خوبی برای دموکرات ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These figures do not bode well for the company's future.
[ترجمه گوگل]این ارقام آینده خوبی را برای این شرکت رقم نمی زند
[ترجمه ترگمان]این ارقام برای آینده این شرکت خوب جواب نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This bodes well to the country.
[ترجمه گوگل]این نوید خوبی برای کشور دارد
[ترجمه ترگمان]این نشانه خوبی برای کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This bodes us no good.
[ترجمه گوگل]این به ما خیری نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این برای ما هیچ فایده ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sunshine bodes well for today's garden party.
[ترجمه گوگل]آفتاب برای مهمانی باغ امروز خوب است
[ترجمه ترگمان]نور خورشید برای مهمانی باغ امروز خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Grace had dried her eyes. That boded well.
[ترجمه گوگل]گریس چشمانش را خشک کرده بود این نوید خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]گریس چشمانش را خشک کرده بود علامت خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This bodes ill to the company.
[ترجمه گوگل]این برای شرکت بد است
[ترجمه ترگمان]این از طرف شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This weather bodes ill for the garden party tonight.
[ترجمه گوگل]این هوا نوید بدی را برای مهمانی باغ امشب دارد
[ترجمه ترگمان]این هوا امشب برای مهمانی باغ بد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The look on his face boded ill for somebody.
[ترجمه گوگل]قیافه‌اش برای کسی بدجوری بود
[ترجمه ترگمان]قیافه او نشانه بدی برای کسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس