bod


(عامیانه)، بدن انسان، مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن، شخص مخفف: نیاز بیوشیمیایی به اکسیژن

جمله های نمونه

1. She's a bit of an odd bod .
[ترجمه گوگل]او کمی عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]یه بدن عجیب و غریبی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's a clever bod.
[ترجمه گوگل]او یک بدن باهوش است
[ترجمه ترگمان]اون یک بدن باهوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's a bit of an odd bod but very pleasant.
[ترجمه گوگل]او کمی عجیب و غریب است اما بسیار دلپذیر است
[ترجمه ترگمان]اون یه اندام عجیب و غریبی داره، اما خیلی هم مطبوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That guy has a great bod!
[ترجمه گوگل]آن پسر بدن خوبی دارد!
[ترجمه ترگمان]! اون یارو یه کون گنده داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was definitely a bit of an odd bod.
[ترجمه گوگل]او قطعا کمی عجیب و غریب بود
[ترجمه ترگمان] اون قطعا یه اندام عجیب و غریبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She's got a lovely bod.
[ترجمه گوگل]هیکل دوست داشتنی داره
[ترجمه ترگمان]اون یک بدن دوست داشتنی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's got a great bod.
[ترجمه گوگل]او بدن بزرگی دارد
[ترجمه ترگمان]اون یک گروه بزرگ داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's an odd bod.
[ترجمه گوگل]او یک بدن عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]بدن عجیب و غریبی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has a gorgeous bod!
[ترجمه گوگل]او هیکل زیبایی دارد!
[ترجمه ترگمان]! اون یه کون خوشگل داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The final effluent was clear and pH, COD, BOD 5 and SS could meet the discharge standards.
[ترجمه گوگل]پساب نهایی شفاف بود و pH، COD، BOD 5 و SS می‌توانستند استانداردهای تخلیه را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]پساب نهایی شفاف بوده و PH، COD، BOD ۵ و SS می تواند با استانداردهای تخلیه مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, BOD _ 5 and DOD _ ( cr ) in the alkali pulping waste - rater have been detected and studied.
[ترجمه گوگل]در این مقاله BOD _ 5 و DOD _ ( cr ) در ضریب ضایعات خمیرکاغذ قلیایی شناسایی و بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، BOD ۵ و وزارت دفاع (CR)در waste alkali به کار گرفته و مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Automatic, computer-controlled microbial respirometer for BOD testing, biodegradability assessments, bioremediation testing and toxicity screening studies.
[ترجمه گوگل]تنفس سنج میکروبی اتوماتیک و کنترل شده توسط کامپیوتر برای آزمایش BOD، ارزیابی زیست تخریب پذیری، آزمایش زیست پالایی و مطالعات غربالگری سمیت
[ترجمه ترگمان]اتوماتیک، کنترل اتوماتیک میکروبی، برای آزمایش BOD، ارزیابی قابلیت تجزیه زیستی، آزمایش bioremediation و مطالعات غربالگری سمیت سلولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It provides BOD removal levels of 25 to 30 percent.
[ترجمه گوگل]سطح حذف BOD بین 25 تا 30 درصد را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این برنامه میزان انتقال BOD را ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The removal of the same percentage of BoD will require supplementary chemical treatment.
[ترجمه گوگل]حذف همان درصد BoD به تصفیه شیمیایی تکمیلی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]حذف همان درصد از bod به درمان شیمیایی مکمل نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] اکسیژن خواهی زیست شیمیایی - biochemical oxygen demand
[نساجی] پارچه کتانی ظریف یا سفید شده
[خاک شناسی] نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن

انگلیسی به انگلیسی

• group of administrators, head council
physical structure of a creature; man, guy, fellow (slang)
a bod is a person; an informal word.

پیشنهاد کاربران

عضلات
BOD ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: خاز 1
تعریف: مقدار اکسیژن محلول در آب که ریزاندامگان ها در طی مدتی معین برای فعل‏وانفعالات زیست‏شناختی مصرف کنند|||متـ . خواست اکسیژن زیست‏شیمیایی
اشاره داره به body یعنی بدن به صورت اختصاری نوشته شده
I don’t think I can hold more than 10s in this bod

بپرس