bob up


ناگهان ظاهر شدن، ورجهیدن، ورجه زدن

جمله های نمونه

1. The cork on a fishing line bobbed up and down on the water.
[ترجمه گوگل]چوب پنبه روی خط ماهیگیری روی آب بالا و پایین می‌پرید
[ترجمه ترگمان]چوب پنبه روی خط ماهیگیری که از آب بیرون زده بود بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She dived in and bobbed up a few seconds later in the middle of the pool.
[ترجمه گوگل]او شیرجه زد و چند ثانیه بعد در وسط استخر پرید
[ترجمه ترگمان]او به داخل آب شیرجه زد و چند ثانیه بعد در وسط استخر آب تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boss lost all his money, but soon bobbed up again.
[ترجمه گوگل]رئیس تمام پول خود را از دست داد، اما به زودی مجدداً منفجر شد
[ترجمه ترگمان]رئیس همه پول هایش را از دست داد، اما طولی نکشید که از جا بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tiny boats bobbed up and down in the harbour.
[ترجمه گوگل]قایق‌های کوچک در بندر بالا و پایین می‌رفتند
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک در لنگرگاه به سرعت بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She dived below the surface, then bobbed up like a cork again a few seconds later.
[ترجمه گوگل]او در زیر سطح شیرجه زد، سپس چند ثانیه بعد دوباره مانند چوب پنبه به بالا پرید
[ترجمه ترگمان]او پایین تر از سطح آب شیرجه زد و چند ثانیه بعد مثل چوب پنبه سر تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This problem has bobbed up again.
[ترجمه گوگل]این مشکل دوباره بروز کرده است
[ترجمه ترگمان]این مشکل دوباره از بین رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boat bobbed up and down on the water.
[ترجمه گوگل]قایق روی آب بالا و پایین می پرید
[ترجمه ترگمان]قایق به آب افتاد و روی آب افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The dark head of a seal bobbed up a few yards away.
[ترجمه گوگل]سر تیره یک فوک در چند متری بالا پرید
[ترجمه ترگمان]سر تیره یک seal چند یارد آن طرف تر خودنمایی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suddenly a head bobbed up from behind the hedge.
[ترجمه گوگل]ناگهان یک سر از پشت پرچین بالا رفت
[ترجمه ترگمان]ناگهان سرش از پشت پرچین بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The boat bobbed up and down on/in the water.
[ترجمه گوگل]قایق بالا و پایین بر روی / در آب منفجر شد
[ترجمه ترگمان]قایق در آب بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The question often bobs up.
[ترجمه گوگل]سوال اغلب مطرح می شود
[ترجمه ترگمان]این سوال اغلب به سرعت مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He keeps bobbing up in the most unlikely places.
[ترجمه گوگل]او مدام در غیر محتمل ترین مکان ها به پرواز در می آید
[ترجمه ترگمان] اون داره تو جاه ای خیلی غیر محتمل بالا میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She nudged him as the sleek dark head of a seal bobbed up scant yards from where they were.
[ترجمه گوگل]او را تکان داد در حالی که سر تیره و براق یک فوک چند متری از جایی که آنها بودند بالا می رفت
[ترجمه ترگمان]به او سقلمه ای زد و سرش را تکان داد و سرش را به علامت تایید تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس