boatload

/ˈboˌtlod//ˈboˌtlod/

به اندازه ی یک قایق پر (بار یا مسافر)، ظرفیت قایق، محموله ی قایق، محمولهی قایق a full boatload of passengers یک قایق پر از مسافر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the load of passengers or cargo that a boat can or does carry.
مشابه: load

جمله های نمونه

1. a boatload of tourists
یک کشتی پر از توریست

2. a full boatload of passengers
یک قایق پر از مسافر

3. They made boatloads of money from that project.
[ترجمه گوگل]آنها از آن پروژه قایق های پولی به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها پول زیادی از این پروژه به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thereafter he was allowed only six boatloads of brushwood a year, to be taken out under view of the bailiff.
[ترجمه گوگل]پس از آن به او اجازه داده شد تنها شش قایق چوب در سال زیر نظر مأمور اجرا خارج شود
[ترجمه ترگمان]از آن پس فقط شش تن بوته بوته در سال به او داده شد تا در نظر مباشر رسیدگی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But there were also a boatload of questions about his defense, maturity and ability to get along in the clubhouse.
[ترجمه گوگل]اما سوالات زیادی در مورد دفاع، بلوغ و توانایی او برای کنار آمدن در باشگاه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اما سوالات زیادی در مورد دفاع، بلوغ و توانایی برای رسیدن به باشگاه ورزشی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. While he came up with a boatload of designs, the final product is simple because cost and manufacturability are of paramount importance.
[ترجمه گوگل]در حالی که او قایق‌هایی از طرح‌ها را ارائه کرد، محصول نهایی ساده است زیرا هزینه و قابلیت ساخت از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]در حالی که او با a از طرح ها مواجه شد، محصول نهایی ساده است زیرا هزینه و manufacturability از اهمیت بالایی برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Small wonder Yahoo investors lost a boatload of money Wednesday as shares crashed 12 %.
[ترجمه گوگل]شگفتی کوچکی که سرمایه گذاران یاهو روز چهارشنبه با سقوط 12 درصدی سهام، حجم زیادی از پول خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران کوچک تعجب آوری روز چهارشنبه یک boatload پول را از دست دادند که سهام به میزان ۱۲ درصد سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He imported wine by the boatload.
[ترجمه گوگل]او شراب را با قایق وارد کرد
[ترجمه ترگمان]او شراب را از the وارد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pandya says another boatload of migrants will leave Benghazi for Misrata next week.
[ترجمه گوگل]پاندیا می گوید که یک قایق دیگر از مهاجران هفته آینده بنغازی را به مقصد مصراته ترک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Pandya می گوید که هفته آینده boatload نفر از مهاجران بنغازی را برای مصراته ترک خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Let’s say you are spending a boatload on hardware to ramp up your web service’s capacity. And it is bringing your cash flow down.
[ترجمه گوگل]فرض کنید که برای افزایش ظرفیت وب سرویس خود، یک قایق را صرف سخت افزار می کنید و جریان نقدی شما را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]بیایید بگوییم که شما برای افزایش ظرفیت خدمات وب خود را بر روی سخت افزار سپری می کنید و این جریان نقدینگی شما را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If we don’t think twice about carrying a boatload of debt in our personal lives, we will elect people who don’t mind carrying debt into the public sector.
[ترجمه گوگل]اگر در زندگی شخصی خود دو بار به حمل یک قایق از بدهی فکر نکنیم، افرادی را انتخاب خواهیم کرد که برای حمل بدهی به بخش دولتی مشکلی ندارند
[ترجمه ترگمان]اگر ما دو بار در مورد حمل بار بدهی در زندگی شخصی مان فکر نکنیم، افرادی را انتخاب خواهیم کرد که اهمیتی به حمل بدهی به بخش دولتی نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We'd also lead the world in the development of these new wireless technologies and create a boatload of jobs in the process.
[ترجمه گوگل]ما همچنین جهان را در توسعه این فناوری‌های بی‌سیم جدید رهبری می‌کنیم و در این فرآیند شغل‌های زیادی ایجاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین جهان را در توسعه این فن آوری های بی سیم جدید هدایت کرده و a شغل در این فرآیند ایجاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And, the idea of a space ark carrying a boatload of colonists here is a quaint 16th-century notion.
[ترجمه گوگل]و ایده یک کشتی فضایی که قایق‌های مستعمره‌نشینان را در اینجا حمل می‌کند، تصوری عجیب در قرن شانزدهم است
[ترجمه ترگمان]و ایده یک کشتی فضایی که a از colonists را حمل می کند، یک تصور قرن ۱۶ عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the past year, the site has been bleeding users by the boatload.
[ترجمه گوگل]در سال گذشته، این سایت توسط قایق‌ها باعث خونریزی کاربران شده است
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، این سایت توسط the از کاربران خون گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cargo transported by a ship; amount of cargo that a ship can carry

پیشنهاد کاربران

یک خروار، یه عالمه
Boatload of mines
یه عالمه پول
خیلی زیاد
boatload of free time

بپرس