boarding school

/ˈbɔːrdɪŋˈskuːl//ˈbɔːdɪŋskuːl/

مدرسه ی شبانه روزی (در مقابل مدرسه روزانه: day school)، اموزشگاه شبانه روزی دار، مدرسه شبانه روزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an elementary or secondary school at which the students live as well as take classes.

جمله های نمونه

1. I was sent to boarding school, where I spent six years of unremitting misery.
[ترجمه :-)] من به مدرسه شبانه روزی فرستاده شدم ، جایی که شش سال را با بدبختی بی وقفه گذراندم
|
[ترجمه گوگل]من را به مدرسه شبانه روزی فرستادند، جایی که شش سال بدبختی بی وقفه را گذراندم
[ترجمه ترگمان]من به مدرسه شبانه روزی فرستاده شدم، جایی که شش سال با یک بدبختی بی وقفه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was an eminently respectable boarding school.
[ترجمه گوگل]این یک مدرسه شبانه روزی بسیار قابل احترام بود
[ترجمه ترگمان]مدرسه شبانه روزی بسیار محترمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is a small boarding school in the little town.
[ترجمه ترجمه گوگل] یک مدرسه شبانه روزی کوچک در شهر کوچک وجود دراد
|
[ترجمه گوگل]یک مدرسه شبانه روزی کوچک در شهر کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک مدرسه شبانه روزی کوچک در این شهر کوچک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The children were shipped off to a boarding school at an early age.
[ترجمه گوگل]بچه ها را در سنین پایین به یک مدرسه شبانه روزی فرستادند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در سنین پایین به مدرسه شبانه روزی برده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Years of abuse at boarding school had made him insensitive to others' suffering.
[ترجمه گوگل]سالها آزار و اذیت در مدرسه شبانه روزی او را نسبت به رنج دیگران بی احساس کرده بود
[ترجمه ترگمان]سال ها سو استفاده در مدرسه شبانه روزی او را نسبت به دیگران حساس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Teachers at a boarding school are acting much more in loco parentis than at a day school.
[ترجمه گوگل]معلمان در یک مدرسه شبانه روزی بسیار بیشتر به صورت محلی والدین عمل می کنند تا در یک مدرسه روزانه
[ترجمه ترگمان]معلمان در یک مدرسه شبانه روزی نسبت به یک مدرسه در یک مدرسه بسیار بیشتر به طور مضحکی رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was placed in a boarding school.
[ترجمه گوگل]او را در یک مدرسه شبانه روزی قرار دادند
[ترجمه ترگمان]او را در یک مدرسه شبانه روزی گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both their children go to boarding school.
[ترجمه گوگل]هر دو فرزندشان به مدرسه شبانه روزی می روند
[ترجمه ترگمان]هر دو بچه هایشان به مدرسه شبانه روزی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He found the transition to boarding school excruciatingly painful.
[ترجمه گوگل]او انتقال به مدرسه شبانه روزی را بسیار دردناک می دانست
[ترجمه ترگمان]او گذار به مدرسه شبانه روزی را به شدت دردآور دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We were sent to boarding school at a tender age.
[ترجمه گوگل]ما را در سن کمی به مدرسه شبانه روزی فرستادند
[ترجمه ترگمان]ما به یه مدرسه شبانه روزی برای مدرسه فرستاده شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She absconded from boarding school with her boyfriend.
[ترجمه گوگل]او با دوست پسرش از مدرسه شبانه روزی فرار کرد
[ترجمه ترگمان]اون از مدرسه شبانه روزی با دوست پسرش فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nicholas was sent to boarding school at the tender age of seven.
[ترجمه گوگل]نیکلاس در سن هفت سالگی به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]نیکلای به مدرسه شبانه روزی در ساعت هفت فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was sent off to boarding school at the tender age of seven.
[ترجمه گوگل]او در سن هفت سالگی به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]او در سن هفت سالگی به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was bundled off to boarding school.
[ترجمه گوگل]او را به مدرسه شبانه روزی بردند
[ترجمه ترگمان]او را به مدرسه شبانه روزی برده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• educational institution within which the students live throughout the day
a boarding school is a school where the pupils live during the term.

پیشنهاد کاربران

مدارس مختلف به انگلیسی:
nursery school / preschool / kindergarten = پیش دبستانی، مهد کودک
elementary school / primary school / grade school = مدرسه ابتدایی، دبستان
middle school / junior high school / junior high = راهنمایی ( دبیرستان دوره اول )
...
[مشاهده متن کامل]

high school / upper school / secondary school / senior high school / senior high = ( دبیرستان ( دبیرستان دوره دوم
vocational school = هنرستان فنی حرفه ای
boarding school =
مدرسه شبانه روزی ( به آن دسته از مدارس گفته می شود که دانش آموزان نه تنها در آنجا تحصیل می کنند، بلکه در آنجا اقامت هم می کنند )
day school =
به مدرسه غیر دولتی ای گفته می شود که دانش آموزان فقط در آن درس می خوانند و برخلاف boarding school، در آنجا زندگی نمی کنند ( در خانه های خود زندگی می کنند )
private school = مدرسه غیر انتفاعی، مدرسه غیردولتی
public school / state school = مدرسه دولتی

مدرسهٔ شبانه روزی آموزشگاهی است که در آن دانش آموزان در طی سال تحصیلی با همشاگردی های خود درس می خوانند و زندگی می کنند. در بعضی موارد آموزگاران و کارکنان مدارس نیز با دانش آموزان در یک محل زندگی می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

مدارس شبانه روزی به آن دسته از مدارس گفته می شود که دانش آموزان نه تنها در آنجا تحصیل می کنند، بلکه در آنجا اقامت هم می کنند. مدارس شبانه روزی برای کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال محیطی قانون مند را فراهم می کند.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Boarding_school
مدرسه شبانه روزی
# Both their children go to boarding school
# He was sent off to boarding school at the age of seven
Boarding school : مدرسه شبانه روزی
Private School یا independent school : مدرسه خصوصی
Vocational school : مدرسه فنی حرفه ای
Teacher Training College : کالج تربیت معلم ( مدرس )
Head boy : شاگرد نمونه پسر
Head girl : شاگرد نمونه دختر
Resgister : ثبت نام کردن
مدرسه شبانه روزی

بپرس