boarding card

جمله های نمونه

1. Don't forget to fill in your boarding cards.
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که کارت پرواز خود را پر کنید
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن که کارت boarding را پر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He collected his boarding card and found a seat in the cafeteria that allowed him to look down on the concourse.
[ترجمه گوگل]کارت سوار شدنش را جمع کرد و در کافه تریا یک صندلی پیدا کرد که به او اجازه می‌داد از بالا به سالن نگاه کند
[ترجمه ترگمان]او کارت boarding را جمع آوری کرد و یک صندلی در کافه تریا پیدا کرد که به او اجازه ورود به جمعیت را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Please present your boarding card at the gate.
[ترجمه گوگل]لطفا کارت پرواز خود را در دروازه ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا کارت boarding رو در ورودی نصب کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please show me your ticket, boarding card and passport.
[ترجمه گوگل]لطفا بلیط، کارت پرواز و پاسپورت خود را به من نشان دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا بلیط و پاسپورت و گذرنامه تون رو به من نشون بدین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Please have your boarding card ready.
[ترجمه گوگل]لطفا کارت پرواز خود را آماده داشته باشید
[ترجمه ترگمان] لطفا کارت رو آماده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here you go, madam. This is your boarding card.
[ترجمه گوگل]برو خانم این کارت پرواز شماست
[ترجمه ترگمان]بفرمایید، بانوی من این کارت your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I see by your boarding card that we're on the same flight.
[ترجمه گوگل]با کارت پرواز شما می بینم که ما در همان پرواز هستیم
[ترجمه ترگمان]من با کارت اعتباری شما می بینم که ما در یک پرواز هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With the boarding card check - seat seats.
[ترجمه گوگل]با چک کارت پرواز - صندلی
[ترجمه ترگمان]با صندلی check صندلی هاتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shall I change boarding card in Edmonton?
[ترجمه گوگل]آیا کارت پرواز را در ادمونتون عوض کنم؟
[ترجمه ترگمان]باید کارت اعتباری in رو عوض کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Holding the transit boarding card passenger, please get on first.
[ترجمه گوگل]با نگه داشتن مسافر کارت سوار شدن ترانزیت، لطفاً ابتدا سوار شوید
[ترجمه ترگمان]، ماشین حمل و نقل رو ضبط کردم لطفا اول سوار شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A: Right. Here's your ticket and boarding card.
[ترجمه گوگل]ج: درست است این هم بلیط و کارت پرواز شما
[ترجمه ترگمان]آ ره، درس ته این بلیط و کارت اعتباری شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. B: I see by your boarding card that we're on the same flight.
[ترجمه گوگل]ب: با کارت پرواز شما می بینم که ما در همان پرواز هستیم
[ترجمه ترگمان]ب - - ی - - ت - - ی - - ت - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. May I see your passport and boarding card, please ?
[ترجمه آنا] میشه پاسپورت و کارت پروازتون رو ببینم
|
[ترجمه گوگل]لطفا پاسپورت و کارت پرواز شما را ببینم؟
[ترجمه ترگمان]میشه پاسپورت و کارت اعتباری تون رو ببینم، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• entrance pass allowing one to board a ship or airplane
a boarding card is a card which a passenger must have when boarding an aeroplane or a boat before a journey.

پیشنهاد کاربران

boarding card ( n ) ( also boarding pass ) =a card that you show before you get on a plane or boat
boarding card
boarding card ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: کارت پرواز
تعریف: مجوز ورود مسافر به هواپیما که معمولاً شمارۀ صندلی در آن قید می‏شود
boarding card
سوار برگ
بُرید پرواز
بُرید از بریدن : زیرا بلیت یا کارت بریده کاغذ است
کارت پرواز

بپرس