پوشاندن پنجره ها یا درها با تخته های چوبی برای محافظت از آن ها در برابر آسیب یا برای ایمن سازی ساختمان است، اغلب در آماده سازی برای طوفان یا برای جلوگیری از ورود.
اتخاذ تدابیر حفاظتی یا آماده سازی برای خطرات احتمالی
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
They had to board up the windows before the hurricane hit.
The abandoned building was boarded up to prevent vandalism.
We decided to board up the cabin for the winter.
اتخاذ تدابیر حفاظتی یا آماده سازی برای خطرات احتمالی
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
تخته کشیده. [ ت َ ت َ / ت ِ ک َ / ک ِ / دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) گسترده شده از تخته. ( ناظم الاطباء ) .
زمانی که اعتراضات خیابانی میشه، کسب و کارها و مغازه ها به اصطلاح board up میکنن، یعنی برای جلوگیری از تخریب و آسیب در و پیکر رو تخته میکنن.
Board - up به معنای تخته کردن می باشد. معمولاً برای توصیف خانه های در حال فرسوده شدن استفاده می شود که که کلکین ها و دروازه های آن به منظور جلوگریری از تخریب بیشتر با تخته ها پوشانیده شده اند.
تخته شده. کساد
Boarded - up shops
بازار کساد، مغازه هایی که ورشکسته شدن، درشون تخته شده.
بازار کساد، مغازه هایی که ورشکسته شدن، درشون تخته شده.
تخته کردن درو پنجره به اصطلاح خودمون
یا پوشاندن درو پنجره با تخته های چوبی
The shop was boarded up
یا پوشاندن درو پنجره با تخته های چوبی