board member

جمله های نمونه

1. Turner, also a Time Warner board member, suggested more such deals may be in the works.
[ترجمه گوگل]ترنر، همچنین یکی از اعضای هیئت مدیره تایم وارنر، پیشنهاد داد که چنین معاملات بیشتری ممکن است در دست اقدام باشد
[ترجمه ترگمان]ترنر همچنین یک عضو هییت مدیره تایم وارنر نیز پیشنهاد داد که این معاملات ممکن است در این آثار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Borland also elected a new board member, Harry J. . Saal.
[ترجمه گوگل]بورلند همچنین یک عضو هیئت مدیره جدید، هری جی سال
[ترجمه ترگمان]بورلند یک عضو جدید هیات، هری جی Saal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Kramer has been a Tipperary board member.
[ترجمه گوگل]آقای کرامر یکی از اعضای هیئت مدیره Tipperary بوده است
[ترجمه ترگمان]آقای \"کرامر\" عضو هیات مدیره شرکت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A third board member, Alan P. . Magerman, also resigned.
[ترجمه گوگل]عضو سوم هیئت مدیره، آلن پی ماگرمن نیز استعفا داد
[ترجمه ترگمان]عضو سوم هیات مدیره، آلن پی نیز استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our responsibility stops at our town line, another board member blurted out.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره این حرف را زد، مسئولیت ما در خط شهرمان متوقف می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای هیات مدیره گزارش داد: مسئولیت ما در خط جبهه ما متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Since Keith was a Board members of the committee, another Board member would be asked to sit on the committee.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کیت یکی از اعضای هیئت مدیره کمیته بود، از یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره خواسته می شد تا در کمیته بنشیند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که کیث عضو هیات مدیره این کمیته بود، از یکی دیگر از اعضای هیات دعوت شد تا در کمیته بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each board member gave a long speech, and some gave two.
[ترجمه گوگل]هر یک از اعضای هیئت مدیره یک سخنرانی طولانی و برخی دو سخنرانی ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]هر عضو هییت مدیره یک سخنرانی طولانی ایراد کرد و برخی از آن ها دو امتیاز دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thomas Murray, union leader and school board member, begat James Murray, congressman and alderman.
[ترجمه گوگل]توماس موری، رهبر اتحادیه و عضو هیئت مدیره مدرسه، جیمز موری، نماینده کنگره و رئیس مدرسه را به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان]توماس موری، رهبر اتحادیه و عضو هیات مدیره مدرسه، begat جیمز موری، عضو کنگره و عضو شورا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Guild board member Leigh Timmons appreciates Glendinning's work because of his ability to capture detail.
[ترجمه گوگل]لی تیمونز، عضو هیئت مدیره انجمن، از کار گلندینینگ به دلیل توانایی او در ثبت جزئیات قدردانی می کند
[ترجمه ترگمان]لی Timmons، عضو هییت مدیره انجمن به دلیل توانایی اش برای ثبت جزئیات، از کار Glendinning قدردانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ECB board member Lorenzo Bini Smaghi of Italy said the plan "looks like a syndicated loan, which brings together several banks. "
[ترجمه گوگل]عضو هیئت مدیره بانک مرکزی اروپا، لورنزو بینی اسمگی از ایتالیا، گفت که این طرح "به نظر یک وام سندیکایی است که چندین بانک را گرد هم می آورد "
[ترجمه ترگمان]لورنزو Bini، یکی از اعضای هیات مدیره بانک مرکزی اروپا، اظهار داشت: \"این برنامه\" شبیه به یک وام صنفی است که چندین بانک را کنار هم می آورد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He previously was an international board member of the ISSA, a global not-for-profit association of information security professionals, and served as the asso-ciation's executive director.
[ترجمه گوگل]او قبلاً یکی از اعضای هیئت مدیره بین‌المللی ISSA، یک انجمن غیرانتفاعی جهانی از متخصصان امنیت اطلاعات بود و به عنوان مدیر اجرایی انجمن خدمت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او قبلا عضو هیات مدیره بین المللی of، یک انجمن جهانی غیرانتفاعی از متخصصان امنیت اطلاعات بود و به عنوان مدیر اجرایی asso - ciation خدمت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Google and Apple still share one board member, Arthur Levinson, the chairman of Genentech.
[ترجمه گوگل]گوگل و اپل هنوز یک عضو هیئت مدیره دارند، آرتور لوینسون، رئیس Genentech
[ترجمه ترگمان]گوگل و اپل هنوز هم یکی از اعضای هییت مدیره را به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cargill MacMillan Jr., who was a longtime board member, controlled about one-ninth of the family share, worth $ 6 billion, placing him 150th on the Forbes 400 list of wealthiest Americans.
[ترجمه گوگل]کارگیل مک میلان جونیور که یکی از اعضای قدیمی هیئت مدیره بود، حدود یک نهم از سهام خانواده به ارزش 6 میلیارد دلار را در اختیار داشت و او را در رتبه 150 در فهرست فوربس 400 ثروتمندترین آمریکایی ها قرار داد
[ترجمه ترگمان]گیل مک میلان جونیور او که عضو هیات مدیره قدیمی بود، حدود یک چهارم از سهم خانواده را تحت کنترل داشت، به ارزش ۶ میلیارد دلار، او را در ردیف یکصد و پنجاهم از ثروتمندترین افراد آمریکایی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Requests an inspection by the On Duty Board Member . Sign out if the inspection is satisfactory.
[ترجمه گوگل]درخواست بازرسی توسط عضو هیئت وظیفه دارد اگر بازرسی رضایت بخش بود، از سیستم خارج شوید
[ترجمه ترگمان]درخواست بازرسی از طرف عضو هیات وظیفه اگر بازرسی رضایت بخش است، امضا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She is the executive board member of Shanghai Real Estate Associate.
[ترجمه گوگل]او عضو هیئت مدیره شرکت شانگهای مستغلات است
[ترجمه ترگمان]او عضو هیات رئیسه شرکت املاک Real شانگهای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• member of a management committee

پیشنهاد کاربران

بپرس