• : تعریف: any game, such as chess or backgammon, in which pieces are moved on a specially marked board.
جمله های نمونه
1. But this trendy new board game is littered with connotations of drug use.
[ترجمه Atena] این بازی هیجان انگیر
|
[ترجمه گوگل]اما این بازی رومیزی جدید مرسوم، مملو از معانی استفاده از مواد مخدر است [ترجمه ترگمان]اما این بازی جدید مد روز، پر از مفاهیم ضمنی استفاده از مواد مخدر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Designed like a board game, your choices move a young writer through his career.
[ترجمه گوگل]انتخاب های شما که مانند یک بازی رومیزی طراحی شده است، یک نویسنده جوان را در مسیر حرفه ای خود حرکت می دهد [ترجمه ترگمان]انتخاب شما مانند یک بازی تخته ای است، انتخاب های شما یک نویسنده جوان را از طریق حرفه خود منتقل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A family hooked on the board game Cluedo found Asha'a body in Somerset last week, 14 years after she vanished.
[ترجمه گوگل]خانواده ای که به بازی تخته ای کلودو علاقه داشتند هفته گذشته جسد آشا را در سامرست پیدا کردند، 14 سال پس از ناپدید شدن او [ترجمه ترگمان]یک خانواده به نام Cluedo در هفته گذشته، ۱۴ سال پس از ناپدید شدن، جسد او را در سامرست یافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The board game looked used.
[ترجمه گوگل]بازی رومیزی استفاده شده به نظر می رسید [ترجمه ترگمان]بازی تخته ای مورد استفاده قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the 1880s halma was rejuvenated as a board game Waddington's-style for two to four players.
[ترجمه گوگل]در دهه 1880 حلما به عنوان یک بازی رومیزی به سبک Waddington برای دو تا چهار بازیکن جوان شد [ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۸۰، halma به عنوان یک بازی تخته ای برای دو تا چهار بازیکن جوان شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Read in studio A new board game featuring the so-called rave culture has been condemned for promoting drug abuse.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک بازی رومیزی جدید که فرهنگ به اصطلاح rave را نشان می دهد به دلیل ترویج سوء مصرف مواد محکوم شده است [ترجمه ترگمان]در استودیو بازی جدیدی را بخوانید که در آن فرهنگ جنجالی به خاطر ترویج مصرف مواد مخدر محکوم شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Every Sunday we play Monopoly or some other board game.
[ترجمه گوگل]هر یکشنبه ما مونوپولی یا یک بازی دیگر روی تخته را انجام می دهیم [ترجمه ترگمان]هر یکشنبه ما با Monopoly و یا بازی تخته ای دیگری بازی می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Follow your fortune with the hit board game now on mobile!
[ترجمه گوگل]با بازی تخته هیت هم اکنون در موبایل ثروت خود را دنبال کنید! [ترجمه ترگمان]شانس خود را با بازی تخته ای که در حال حاضر روی تلفن همراه است دنبال کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One way a program is like a board game is that every player must take turns.
[ترجمه گوگل]یکی از راه هایی که یک برنامه مانند یک بازی رومیزی است این است که هر بازیکن باید به نوبت بازی کند [ترجمه ترگمان]یک راه برای یک برنامه مثل یک بازی تخته ای است که هر بازیکن باید به نوبت عمل کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Let us walk into board game culture together now.
[ترجمه گوگل]بگذارید اکنون با هم به فرهنگ بازی های تخته ای قدم بگذاریم [ترجمه ترگمان]بیایید با هم به فرهنگ بازی بپردازیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ever played the famous board game memory?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال حافظه معروف بازی رومیزی را بازی کرده اید؟ [ترجمه ترگمان]تا حالا حافظه معروف بازی رو بازی کردی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Have all kinds of board game here, for instance: Chinese chess, chess, go and so on.
[ترجمه گوگل]انواع بازی های رومیزی را در اینجا داشته باشید، به عنوان مثال: شطرنج چینی، شطرنج، رفتن و غیره [ترجمه ترگمان]مثلا همه انواع بازی در اینجا، مثلا شطرنج چینی، شطرنج، رفتن و غیره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He names the larger map New Board Game Development Process and creates a process map with a set of activities that occur in sequence.
[ترجمه گوگل]او نقشه بزرگتر را New Board Game Development Process می نامد و یک نقشه فرآیند با مجموعه ای از فعالیت ها ایجاد می کند که به ترتیب انجام می شوند [ترجمه ترگمان]او نقشه بزرگتری از فرآیند توسعه بازی را نام برد و نقشه فرآیند را با مجموعه ای از فعالیت هایی که در توالی رخ می دهد، ایجاد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Find a board game you both enjoy and schedule regular tournament.
[ترجمه گوگل]یک بازی رومیزی که هر دو از آن لذت می برید پیدا کنید و مسابقات منظم را برنامه ریزی کنید [ترجمه ترگمان]یک بازی تخته ای که هر دو از مسابقات منظم لذت ببرید را پیدا کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• game played by moving pieces on a board a board game is a game such as chess or snakes and ladders, which people play by moving small objects around on a board. game played by several participants using a game board and pieces that are moved on the board
پیشنهاد کاربران
بازی رومیزی مثل تخته نرد ، شطرنج ، اونو ونظایر آن
بازی کارتی ، بازی رومیزی مثل تخته نرد، شطرنج ، اونو
بازی تخته ای، بازی رومیزی
بازی روی تخته
بازی های روی تخته
بازیهایی که روی صفحه یا تخته انجام میشود مثل منچ و مارپله