boa

/ˈboʊə//ˈbəʊə/

معنی: مار بوا، اژدرمار
معانی دیگر: (جانور شناسی) مار بوآ (از تیره ی boidae)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: see boa constrictor.

(2) تعریف: a long, narrow, decorative stole of fur, feathers, or other soft material.

جمله های نمونه

1. a boa kills its prey by curling and constricting itself
مار بوآ با حلقه کردن و همفشردن خود طعمه اش را می کشد.

2. the circumvolutions of a boa snake
پیچ و تاب های بدن مار بوآ

3. The boa feeds on birds and small mammals.
[ترجمه گوگل]بوآ از پرندگان و پستانداران کوچک تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]The از پرندگان و پستانداران کوچک تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She wore a large pink boa around her neck.
[ترجمه گوگل]او یک بوآی صورتی بزرگ به گردنش انداخت
[ترجمه ترگمان]یک گل سرخ صورتی دور گردنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every feather in her boa fluttered and caressed as she lifted her arm and her glass.
[ترجمه گوگل]تک تک پرهای بوآ او در حالی که بازو و لیوانش را بلند می کرد بال می زد و نوازش می کرد
[ترجمه ترگمان]هر پری وقتی دستش را بلند می کرد دستش را بلند می کرد و نوازش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Boa constrictors bear live young but pythons don't; rattlesnakes and chameleons do, but cobras and iguanas don't.
[ترجمه گوگل]مارهای بوآ جوان زنده می‌مانند، اما مارهای پیتون نه مارهای زنگی و آفتاب پرست این کار را می کنند، اما کبرا و ایگوانا این کار را نمی کنند
[ترجمه ترگمان]مار بوآ، هنوز جوان زنده ای است که هنوز زنده است، اما مار rattlesnakes و chameleons این کار را می کنند، اما مار کبرا و iguanas این کار را نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With its pizza boa paint and racing addenda, I thought this car was going to be hellish to drive.
[ترجمه گوگل]با رنگ پیتزا بوآ و افزودنی های مسابقه ای، فکر می کردم رانندگی این ماشین جهنمی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با pizza مار بوآ، فکر می کردم که این ماشین جهنمی است که می تواند رانندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Look, it won't be a boa constrictor, will it?
[ترجمه گوگل]ببین، این یک مار بوآ نخواهد بود، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]نگاه کن، این یک مار بوآ نیست، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A black feather boa, perhaps bought for the Black Ascot, curved lavishly round to cancel any suggestion of nakedness.
[ترجمه گوگل]یک بوآ پر سیاه، که احتمالاً برای بلک اسکوت خریداری شده بود، به شکلی مجلل خمیده بود تا هرگونه پیشنهاد برهنگی را لغو کند
[ترجمه ترگمان]یک مار feather سیاه که شاید برای the سیاه خریده بود، گرد آمده بود تا هر گونه پیشنهاد برهنگی را خنثی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Better yet, Rodman in a feather boa, running anchor for the women.
[ترجمه گوگل]از آن بهتر، رادمن در یک بوآ پر، لنگر دویدن برای زنان
[ترجمه ترگمان]هنوز بهتر است که در یک مار بوآ به دنبال زن ها لنگر بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was a picture of a boa constrictor in the act of sw allowing an animal.
[ترجمه گوگل]این تصویری از یک مار بوآ بود که در حال حرکت به یک حیوان بود
[ترجمه ترگمان]عکس یک مار بوا بود که در عمل جنوب غربی به یک حیوان اجازه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A young boa constrictor bides its time on another bloom; the snake cares little for Ochroma nectar but wouldn't pass up a meal of hummingbird.
[ترجمه گوگل]یک بوآی جوان برای شکوفایی دیگر وقت خود را می گذراند مار به شهد اکروما اهمیت چندانی نمی‌دهد، اما غذای مرغ مگس خوار را از دست نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]مار بوآ به شکل دیگری در حال شکوفه دادن است؛ مار برای شهد Ochroma کمی اهمیت می دهد، اما غذای مرغ مگس خوار را کنار نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Veterinarian Evelyn Ivey squirts medicine down a boa constrictor's throat.
[ترجمه گوگل]دامپزشک Evelyn Ivey دارو را در گلوی یک بوآ منقبض کننده می ریزد
[ترجمه ترگمان]Veterinarian اولین دارو را از گلوی مار بوآ فرو می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Daniel Balthazar, RioZoo's vet, said the boa constrictor would become a "celebrity" once it was put on display in the newly inaugurated snake and lizard section.
[ترجمه گوگل]دانیل بالتازار، دامپزشک RioZoo، گفت که مار بوآ پس از نمایش در بخش مار و مارمولک تازه افتتاح شده به یک "مشهور" تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]\"دنیل Balthazar\" (RioZoo s)گفت که مار بوا شروع به \"شهرت\" کرد، زمانی که در بخش جدید مار و مارمولک به نمایش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The eye of the boa - constrictor, while fascinating its prey, is lovely.
[ترجمه گوگل]چشم بوآ - تنگ کننده در حالی که طعمه خود را مجذوب خود می کند، دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]چشم مار بوا که طعمه خود را جذاب می کند، دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مار بوا (اسم)
boa

اژدرمار (اسم)
boa

انگلیسی به انگلیسی

• snake which chokes and crushes its prey; long feather scarf
a boa is a large snake that kills animals by squeezing them.

پیشنهاد کاربران

لوازم جانبی مد اغلب از جنس پَر یا تکه های نخ ابریشم براق که معمولاً مانند روسری دور گردن بسته می شود. معادل فارسی ندارد ولی شال گردن زینتی را پیشنهاد می کنم.

بپرس