blustery

/ˈbləstəri//ˈblʌstəri/

معنی: پر باد
معانی دیگر: پرباد

جمله های نمونه

1. the weather was cold and blustery
هوا سرد و پر باد بود.

2. The day was cold and blustery.
[ترجمه Nehle] روز سردی بود و باد تندی هم می وزید.
|
[ترجمه گوگل]روز سرد و غم انگیزی بود
[ترجمه ترگمان]هوا سرد و تند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was a cold blustery day.
[ترجمه گوگل]روز سردی بود
[ترجمه ترگمان]روز بدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The blustery winds of spring had dropped to a gentle breeze.
[ترجمه گوگل]بادهای تند بهاری به نسیم ملایمی رسیده بود
[ترجمه ترگمان]باد تندی می وزید و باد تندی می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The keen blustery morning summoned up exactly the braced mood she sought to capture.
[ترجمه گوگل]صبح پر هیاهو دقیقاً همان حالتی را که او می‌خواست به تصویر بکشد، فراخواند
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد خانم ویزلی با دقت تمام حالت آماده را فرا خواند و سعی کرد تا او را دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Having nothing better to do on a blustery Sunday, I decided to amble along on one.
[ترجمه گوگل]من که هیچ کاری بهتر از این نداشتم که در یک یکشنبه غم انگیز انجام دهم، تصمیم گرفتم در یکی از آن ها قدم بزنم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم که در یک روز یک روز از این کار منصرف شوم، تصمیم گرفتم که روی یکی از آن ها بگذرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Outside it was cold and blustery, speckled with droplets of water gusting against his face.
[ترجمه گوگل]بیرون هوا سرد و غلیظ بود و قطرات آب روی صورتش می تابید
[ترجمه ترگمان]بیرون هوا سرد و طوفانی بود و با قطرات آب در هوا جریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The second, on a blustery Sunday in October, was more frustrating.
[ترجمه گوگل]دومی، در یک یکشنبه‌ی غم‌انگیز اکتبر، ناامیدکننده‌تر بود
[ترجمه ترگمان]دوم، در یک روز یکشنبه در ماه اکتبر، آزاردهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wind resistance: I had no complaints even on blustery days with snow underfoot.
[ترجمه گوگل]مقاومت در برابر باد: حتی در روزهای طوفانی با برف زیر پا هیچ شکایتی نداشتم
[ترجمه ترگمان]مقاومت باد: حتی در روزه ای blustery با پای برف هیچ شکایتی نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The warmth that I enjoy inside on this blustery day comes from the burning of red maple and ash.
[ترجمه گوگل]گرمایی که من در این روز پر شور از درونم لذت می برم از سوختن افرا قرمز و خاکستر می آید
[ترجمه ترگمان]گرمایی که من در این روز blustery از آن لذت می برم از سوزاندن افرا و افرا قرمز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now, she stammered in his presence, gone the blustery Trudy her girlfriends knew.
[ترجمه گوگل]حالا، او در حضور او لکنت زبان می‌کرد، همان چیزی که دوست دخترش می‌دانستند
[ترجمه ترگمان]با لکنت گفت: - حالا، اون با لکنت زبون اون و دوست دخترش از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But on a blustery afternoon, a fleecy sofa may be the perfect spot to crash between appointments with the snow shovel.
[ترجمه گوگل]اما در یک بعدازظهر پر هیاهو، یک مبل پرزرق و برق ممکن است بهترین نقطه برای تصادف بین قرارهای ملاقات با بیل برفی باشد
[ترجمه ترگمان]اما در یک بعد از ظهر یک روز بعد از ظهر یک sofa پشمی می تواند محل مناسبی برای برخورد با بیل برف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One cold and blustery night when the wind was howling, a swallow flew over the city.
[ترجمه گوگل]یک شب سرد و طوفانی که باد زوزه می کشید، پرستویی بر فراز شهر پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]یک شب هوا سرد و توفانی بود که باد زوزه می کشید و پرستو به شهر پرواز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. On this blustery afternoon, the crowd is more like a tenth of that. The priest is talking, but the lousy PA system makes it hard to hear what he'ssaying.
[ترجمه گوگل]در این بعد از ظهر غم انگیز، جمعیت بیشتر شبیه یک دهم آن است کشیش در حال صحبت کردن است، اما سیستم بد PA شنیدن حرف های او را سخت می کند
[ترجمه ترگمان]در این بعد از ظهر blustery، جمعیت بیشتر شبیه یک دهم آن است کشیش در حال صحبت کردن است، اما سیستم کثیف PA آن را دشوار می کند تا آنچه را که می خواهد بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر باد (صفت)
windy, pneumatic, blusterous, blustery, gusty, squally, inflated, filled with air, full-blown

انگلیسی به انگلیسی

• stormy; windy, blowing strongly
you say the weather is blustery when there are many gusts of strong wind.

پیشنهاد کاربران

فرد پرخاشگر
باد شدید
باد های شدیدی که هنگام طوفان ها می وزد
blowing in strong gusts.

بپرس