1. the wind was blustering off the lake
باد غرش کنان از جانب دریاچه می وزید.
2. A gale was blustering round the house.
[ترجمه گوگل]طوفانی دور خانه را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]باد شدیدی در خانه می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باد شدیدی در خانه می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was still blustering, but there was panic in his eyes.
[ترجمه گوگل]او هنوز در حال غوغا بود، اما وحشت در چشمانش موج می زد
[ترجمه ترگمان]او هنوز با حرارت بود، اما در چشمانش ترسی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هنوز با حرارت بود، اما در چشمانش ترسی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He started blustering about the general election and an end to the inflationary spiral.
[ترجمه گوگل]او شروع به غوغا کردن در مورد انتخابات عمومی و پایان دادن به مارپیچ تورم کرد
[ترجمه ترگمان]او همه چیز را در مورد انتخابات عمومی و پایان دادن به مارپیچ تورم آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همه چیز را در مورد انتخابات عمومی و پایان دادن به مارپیچ تورم آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was blustering with rain again.
[ترجمه گوگل]دوباره از باران غرق شد
[ترجمه ترگمان]باران شدیدی می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باران شدیدی می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As the high points of last night's blustering and boasting passed through her mind one by one, she groaned aloud.
[ترجمه گوگل]در حالی که نقاط اوج غوغا و لاف دیشب یکی یکی از ذهنش می گذشت، با صدای بلند ناله کرد
[ترجمه ترگمان]او با صدای بلند ناله ای کرد و گفت: با توجه به نکات مهم دیشب، این لاف و گزاف از ذهنش گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با صدای بلند ناله ای کرد و گفت: با توجه به نکات مهم دیشب، این لاف و گزاف از ذهنش گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Laz pumps my hand in a blustering manner that sends his straight hair bobbing over his ruddy face.
[ترجمه گوگل]لاز دستم را با حالتی گیجآمیز تلمبه میکند که موهای صافش را روی صورت سرخش میچرخاند
[ترجمه ترگمان]دست من را به صورت blustering پمپاژ می کند که موهای صاف او را روی صورت سرخ فام او بالا و پایین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست من را به صورت blustering پمپاژ می کند که موهای صاف او را روی صورت سرخ فام او بالا و پایین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is vain, arrogant, blustering, trying to keep leadership of his associates.
[ترجمه گوگل]او بیهوده، مغرور، متحیر است و سعی می کند رهبری همکاران خود را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]او مغرور و مغرور و مغرور است و می کوشید رهبری همکارانش را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مغرور و مغرور و مغرور است و می کوشید رهبری همکارانش را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The storm is blustering northeastward across the open Atlantic.
[ترجمه گوگل]طوفان به سمت شمال شرقی در سراسر اقیانوس اطلس باز می درخشد
[ترجمه ترگمان]طوفان در سراسر اقیانوس اطلس با شکوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طوفان در سراسر اقیانوس اطلس با شکوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. After blustering several attacks, country An Ciyi exposes the defense line not steady malady once again.
[ترجمه گوگل]پس از انجام چندین حمله، کشور An Ciyi یک بار دیگر خط دفاعی را در معرض بیماری نه ثابت قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه چندین حمله شدید وجود داشت، کشور An یک بار دیگر خط دفاعی را در معرض بیماری ثابت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه چندین حمله شدید وجود داشت، کشور An یک بار دیگر خط دفاعی را در معرض بیماری ثابت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A blustering night, a fair day.
[ترجمه گوگل]یک شب غم انگیز، یک روز منصفانه
[ترجمه ترگمان]یک شب عالی، یک روز زیبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک شب عالی، یک روز زیبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She heard the blustering, defensive note in his voice and knew that he was ashamed.
[ترجمه گوگل]او صدای تند تند و تدافعی را در صدای او شنید و فهمید که شرمنده است
[ترجمه ترگمان]او صدای the و note را در صدایش شنید و دانست که شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او صدای the و note را در صدایش شنید و دانست که شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Benito Mussolini talked with blustering grandiosity of building Fascist Italy into a second Roman Empire.
[ترجمه گوگل]بنیتو موسولینی با ابهت حیرت انگیزی از تبدیل ایتالیای فاشیستی به یک امپراتوری روم دوم صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]بنیتو موسولینی با grandiosity blustering از ساختن ایتالیای فاشیست به امپراطوری دوم روم سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنیتو موسولینی با grandiosity blustering از ساختن ایتالیای فاشیست به امپراطوری دوم روم سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So sink the shadows of night, blustering, rainy, and all paths grow dark.
[ترجمه گوگل]پس سایههای شب، غرقآلود، بارانی و همه راهها تاریک میشوند
[ترجمه ترگمان]پس تاریکی شب، blustering، باران، و همه راه ها تاریک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس تاریکی شب، blustering، باران، و همه راه ها تاریک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We are expected to follow their fickle games, before launching our rich domestic cargo upon those blue, blustering flames.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود قبل از اینکه محموله های داخلی غنی خود را بر روی آن شعله های آبی و سوزان پرتاب کنیم، بازی های بی ثبات آنها را دنبال کنیم
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که قبل از پرتاب محموله کشور ثروتمند خود به خطوط آبی و blustering، بازی های بی ثبات خود را دنبال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که قبل از پرتاب محموله کشور ثروتمند خود به خطوط آبی و blustering، بازی های بی ثبات خود را دنبال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید