1. he is a blundering fool
او پخمه ی مخبطی است.
2. Someone was blundering about in the kitchen.
[ترجمه گوگل]یک نفر در آشپزخانه اشتباه می کرد
[ترجمه ترگمان]کسی در آشپزخانه اشتباه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسی در آشپزخانه اشتباه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I could hear him blundering around in the darkness.
[ترجمه گوگل]میتوانستم بشنوم که او در تاریکی در حال غلت زدن است
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای اشتباه او را در تاریکی بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای اشتباه او را در تاریکی بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I could hear him blundering around the bathroom in the dark.
[ترجمه گوگل]میتوانستم صدای او را در تاریکی در اطراف حمام بشنوم
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای آزار او را در تاریکی در تاریکی بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای آزار او را در تاریکی در تاریکی بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You blundering idiot! What do you think you're doing?
[ترجمه گوگل]ای احمق اشتباه! فکر میکنی داری چیکار میکنی؟
[ترجمه ترگمان]ای احمق بی شعور! فکر می کنی داری چی کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای احمق بی شعور! فکر می کنی داری چی کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Phil came blundering down the stairs.
[ترجمه گوگل]فیل با اشتباه از پله ها پایین آمد
[ترجمه ترگمان]فیل به زحمت از پله ها پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیل به زحمت از پله ها پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They're blundering about like a ship in the fog, with no terms of reference to steer by.
[ترجمه گوگل]آنها مانند یک کشتی در مه اشتباه می کنند، بدون هیچ گونه مرجعی برای هدایت کردن
[ترجمه ترگمان]آن ها مثل یک کشتی در مه اشتباه می کنند، و هیچ گونه اشاره ای به هدایت کشتی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مثل یک کشتی در مه اشتباه می کنند، و هیچ گونه اشاره ای به هدایت کشتی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Harry blundering into the field of fire.
[ترجمه گوگل]هری در حال اشتباه در میدان آتش است
[ترجمه ترگمان]هری به سوی میدان آتش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هری به سوی میدان آتش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He developed the photographs himself, blundering round the bathroom in the pitch dark.
[ترجمه گوگل]او عکسها را خودش تهیه کرد و در تاریکی مطلق دور حمام چرخید
[ترجمه ترگمان]خودش عکس ها را درست کرده بود و در تاریکی به دست شویی دچار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خودش عکس ها را درست کرده بود و در تاریکی به دست شویی دچار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Even with a badge, MacLane was a blundering thug.
[ترجمه گوگل]حتی با داشتن یک نشان، مک لین یک اراذل و اوباش اشتباه بود
[ترجمه ترگمان]حتی با یک نشان، یک آدم کش مرتکب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی با یک نشان، یک آدم کش مرتکب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Whatever some observers regarded as a blundering approach was a skilful way of navigating the dilemmas confronting him.
[ترجمه گوگل]هر آنچه که برخی ناظران به عنوان رویکردی اشتباه تلقی می کردند، راهی ماهرانه برای پیمایش معضلات پیش روی او بود
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که برخی ناظران آن را یک رویکرد اشتباه تلقی می کردند، راه ماهرانه در هدایت مشکلات با او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که برخی ناظران آن را یک رویکرد اشتباه تلقی می کردند، راه ماهرانه در هدایت مشکلات با او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Until we do, we shall be blundering about in the dark.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که این کار را نکنیم، در تاریکی اشتباه می کنیم
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که این کار را بکنیم در تاریکی سرگردان خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که این کار را بکنیم در تاریکی سرگردان خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He had looked ridiculous blundering into his trousers.
[ترجمه گوگل]به نظر مضحک آمده بود که شلوارش را اشتباه گرفته بود
[ترجمه ترگمان]به نظر مضحک می آمد که در شلوار و شلوارش دست و پا چلفتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر مضحک می آمد که در شلوار و شلوارش دست و پا چلفتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Colley the Mason came blundering through the crowds, treading on the sick laid out in rows on the ground.
[ترجمه گوگل]کولی میسون با اشتباه از میان جمعیت وارد شد و بیمارانی را که در ردیف روی زمین گذاشته بودند پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]می سون به زحمت از میان جمعیت رد شد و از میان جمعیت عبور کرد و روی زمین ولو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می سون به زحمت از میان جمعیت رد شد و از میان جمعیت عبور کرد و روی زمین ولو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Starlings, blundering among the chimney pots, precipitate small avalanches over their tails.
[ترجمه گوگل]سارها، در میان گلدان های دودکش، بهمن های کوچکی را روی دم خود می ریزند
[ترجمه ترگمان]starlings که در میان قفسه های بخاری، یک بهمن کوچک، یک بهمن کوچک را از روی دمشان می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]starlings که در میان قفسه های بخاری، یک بهمن کوچک، یک بهمن کوچک را از روی دمشان می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید