bluing

/ˈbluːɪŋ//ˈbluːɪŋ/

معنی: نیل، پودر ابی رنگ رختشویی
معانی دیگر: پودر آبی رنگ رختشویی (برای بهتر سفید کردن پارچه های سفید)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical substance, such as indigo, applied to laundry to keep it from yellowing.

جمله های نمونه

1. The sky is not less blue because the blind man does not see it.
[ترجمه گوگل]آسمان هم کم آبی نیست چون نابینا آن را نمی بیند
[ترجمه ترگمان]آسمان کم تر آبی نیست، زیرا کور آن را نمی بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am cought between the devil and the deep blue sea.
[ترجمه گوگل]من بین اهریمن و دریای ژرف آبی گرفتارم
[ترجمه ترگمان]من بین شیطان و دریای ژرف دریا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Blue are the hills that are far away.
[ترجمه گوگل]آبی تپه هایی هستند که دور هستند
[ترجمه ترگمان]Blue the هستند که دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is in his better blue clothes.
[ترجمه گوگل]او با لباس آبی بهترش است
[ترجمه ترگمان]اون تو لباس آبی بهتره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The news of his death was a bolt from the blue.
[ترجمه گوگل]خبر مرگ او یک پیچ از آب در آمد
[ترجمه ترگمان]خبر مرگش یک گلوله از طرف آبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you mix blue and yellow, you get green.
[ترجمه گوگل]اگر آبی و زرد را با هم مخلوط کنید، سبز می شوید
[ترجمه ترگمان]اگه آبی و زرد رو مخلوط کنی، سبز میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She emerged from the sea, blue with cold.
[ترجمه گوگل]او از دریا بیرون آمد، آبی از سرما
[ترجمه ترگمان]از دریا بیرون آمد، آبی با سرما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A hawk hovered in the blue sky.
[ترجمه گوگل]شاهینی در آسمان آبی معلق بود
[ترجمه ترگمان]یک شاهین در آسمان آبی پرواز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The yellow curtains contrast with the blue bedcover.
[ترجمه گوگل]پرده های زرد با روتختی آبی تضاد دارند
[ترجمه ترگمان]پرده های زرد رنگ روی روتختی آبی کنتراست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The walls were besmeared with sticky blue paint.
[ترجمه گوگل]دیوارها با رنگ آبی چسبناک آغشته شده بود
[ترجمه ترگمان]رنگ دیوارها با رنگ های چسبناک و چسبناک پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was wearing faded blue jeans.
[ترجمه گوگل]شلوار جین آبی رنگ و رو رفته پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]شلوار جین آبی رنگ به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were dressed alike in blue jersey and knickers.
[ترجمه گوگل]آنها به طور یکسان لباس آبی و کتانی پوشیده بودند
[ترجمه ترگمان]لباس زیر آبی و زیر شلواری به تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From majestic mountains and valleys of GREen to crystal clear waters so blue, this wish is coming to you.
[ترجمه گوگل]از کوه‌ها و دره‌های با شکوه سبز گرفته تا آب‌های شفاف و آبی، این آرزو به سراغ شما می‌آید
[ترجمه ترگمان]از کوهستان های باشکوه و دره های of تا آب های زلال و زلال چنان آبی که این آرزو به سوی شما می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The plates have a blue stripe round the edge.
[ترجمه گوگل]صفحات دارای یک نوار آبی دور لبه هستند
[ترجمه ترگمان]بشقاب های روی لبه یک خط راه راه آبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیل (اسم)
attainment, accession, indigo, bluing, blueing

پودر ابی رنگ رختشویی (اسم)
bluing, blueing

تخصصی

[نساجی] نیل - لاجورد - ماده آبی کننده - پودر آبی رنگ لباس شویی

پیشنهاد کاربران

بپرس