blue ribbon

/ˈbluːˈrɪbən//bluːˈrɪbən/

روبان آبی رنگ (به ویژه روبان نشان انگلیسی garter)، نشان برتری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the emblem awarded as first prize in a contest or competition.

(2) تعریف: an emblem worn as a badge of honor, as by the British knights belonging to the Order of the Garter.
صفت ( adjective )
• : تعریف: representing or being the best of a kind or type.
مشابه: first, prize

- a blue-ribbon performance
[ترجمه گوگل] اجرای روبان آبی
[ترجمه ترگمان] یک عملکرد روبان آبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a blue-ribbon panel of judges
[ترجمه گوگل] هیئت داوران روبان آبی
[ترجمه ترگمان] یک هیات حمایل آبی از قضات به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. For the second time she won the blue ribbon .
[ترجمه گوگل]او برای دومین بار برنده روبان آبی شد
[ترجمه ترگمان]برای بار دوم روبان آبی را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A cot swathed in draperies and blue ribbon stood isolated in a corner.
[ترجمه گوگل]تختی پوشیده از پارچه‌ها و روبان آبی در گوشه‌ای ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک تخت خواب سفری در گوشه و کنار یک تخت خواب پیچیده شده بود و نوار آبی رنگی در گوشه ای افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Holly's tomatoes won the blue ribbon.
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی هالی برنده روبان آبی شد
[ترجمه ترگمان]گوجه هالی روبان آبی رو برده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Longitude Act established a blue ribbon panel of judges that became known as the Board of Longitude.
[ترجمه گوگل]قانون طول جغرافیایی یک هیئت داوران روبان آبی ایجاد کرد که به عنوان هیئت طول جغرافیایی شناخته شد
[ترجمه ترگمان]قانون جغرافیایی یک پانل آبی روبان آبی تشکیل داد که به عنوان هییت جغرافیایی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jim wore a blue ribbon on his black lapel.
[ترجمه گوگل]جیم یک روبان آبی روی یقه مشکی اش بسته بود
[ترجمه ترگمان]جیم یک روبان آبی بر یقه کت سیاهش پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her black dress was trimmed with blue ribbon.
[ترجمه گوگل]لباس مشکی او با روبان آبی تزیین شده بود
[ترجمه ترگمان]لباس سیاهش با روبان آبی تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She got a blue ribbon like everyone else.
[ترجمه گوگل]او هم مثل بقیه یک روبان آبی داشت
[ترجمه ترگمان] اون یه روبان آبی مثل بقیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You don't have to win a blue ribbon to be a champion.
[ترجمه گوگل]برای قهرمان شدن لازم نیست روبان آبی برنده شوید
[ترجمه ترگمان]تو مجبور نیستی یک روبان آبی برای قهرمان شدن ببری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She won a blue ribbon for her baking at the county fair.
[ترجمه گوگل]او برای پختن غذا در نمایشگاه کانتی یک روبان آبی برنده شد
[ترجمه ترگمان]او یک روبان آبی برای پخت او در بازار مکاره برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Plano a two - time Blue Ribbon School and a Texas Exemplary School.
[ترجمه گوگل]پلانو یک مدرسه دوبار روبان آبی و یک مدرسه نمونه تگزاس
[ترجمه ترگمان]Plano یک مدرسه روبان آبی دو باری و یک مدرسه Exemplary تگزاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We recently hosted a Blue Ribbon Panel on Emerging Technologies in Education.
[ترجمه گوگل]ما اخیراً میزبان یک پنل روبان آبی در مورد فناوری های نوظهور در آموزش و پرورش بودیم
[ترجمه ترگمان]ما اخیرا میزبان یک هیات روبان آبی در زمینه فن آوری های در حال ظهور در تحصیل بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I got a fancy certificate and a blue ribbon that she pinned to my dress.
[ترجمه گوگل]من یک گواهی فانتزی و یک روبان آبی گرفتم که او آن را به لباس من چسباند
[ترجمه ترگمان]یک گواهی رویایی و یک روبان آبی که به لباس من سنجاق شده بود پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This kind of beer was awarded blue ribbon on the exhibition.
[ترجمه گوگل]این نوع آبجو در نمایشگاه روبان آبی را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در این نمایشگاه یک روبان آبی به این نوع آبجو اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is the industry omnibus what is the blue ribbon?
[ترجمه گوگل]آیا صنعت همه جانبه روبان آبی است؟
[ترجمه ترگمان]این روبان آبی، این روبان آبی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He wore his collarand orders, and his blue ribbon as well.
[ترجمه گوگل]او دستورات یقه اش را می پوشید و روبان آبی اش را هم
[ترجمه ترگمان]او دستورها اکید و نوار آبی رنگ خود را به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• award given to the winner in a contest, first prize

پیشنهاد کاربران

1. **جایزه یا رتبه اول در مسابقه یا رقابت:**
روبان آبی نمادی است برای بهترین کیفیت یا برترین رتبه در یک رقابت، مانند جایزه نفر اول در نمایشگاه ها، مسابقات کشاورزی، ورزشی یا هنری. این مفهوم از جایزه تاریخی Blue Riband برای سریع ترین عبور کشتی های مسافربری از اقیانوس اطلس گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

2. **نماد کیفیت عالی و برجسته:**
به چیزی که بسیار با کیفیت، ممتاز و برجسته است گفته می شود. مثلاً یک blue - ribbon panel یا blue - ribbon commission به گروهی از افراد خبره و متخصص گفته می شود که برای رسیدگی به یک موضوع مهم انتخاب شده اند و اعتبار بالایی دارند.
3. **در زمینه قانونی و رسمی:**
Blue - ribbon commission به کمیته ای تخصصی و منتخب اشاره دارد که برای بررسی مسائل مهم و ارائه توصیه های تخصصی تشکیل می شود. اعضای این کمیته ها معمولاً افراد برجسته و با تجربه هستند که اعتبار و تخصص آنها به تصمیم گیری ها وزن و اعتبار می بخشد.
4. **نمادهای دیگر:**
روبان آبی همچنین در برخی سازمان ها و کمپین ها به عنوان نمادی برای حمایت از موضوعاتی مانند پیشگیری از سوءاستفاده از کودکان، مبارزه با قلدری، آگاهی بخشی درباره بیماری ها و اعتیاد استفاده می شود.
- - -
## ریشه و تاریخچه
واژه از Blue Riband گرفته شده که جایزه ای برای سریع ترین عبور کشتی ها از اقیانوس اطلس بود و همچنین از Cordon Bleu ( نشان شوالیه های فرانسوی ) الهام گرفته شده است.
### نتیجه
**Blue - ribbon** نمادی است از بهترین کیفیت، برترین جایزه یا گروهی از افراد متخصص و معتبر که برای انجام کارهای مهم انتخاب شده اند. این اصطلاح در زمینه های مختلف از مسابقات گرفته تا کمیته های تخصصی و نمادهای اجتماعی کاربرد دارد.

the highest prize in a competition or event:
He won the men's blue - ribbon event, the 100 metres freestyle.
جایزه اول
او جایزه اول صد متر آزاد مردان را برد
نشان برتری
جایزه نفر اول