blue book

/ˈbluːˈbʊk//bluːbʊk/

(با b بزرگ هم می نویسند) گزارش یا فهرست رسمی دولتی (که اغلب جلد آبی دارد)، هرکتاب یانشریه رسمی دولتی، هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد گزارش نامه مجلس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an official U.S. government publication, such as a report or register, often with a blue cover.

(2) تعریف: (informal) a register of socially prominent people.

(3) تعریف: in the United States, a blank, blue-covered notebook used during college examinations.

جمله های نمونه

1. The Blue Book also contains more maps and uses different typefaces than the Red Book.
[ترجمه گوگل]کتاب آبی همچنین دارای نقشه های بیشتری است و از حروف چاپی متفاوتی نسبت به کتاب قرمز استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]کتاب آبی نیز حاوی نقشه های بیشتری است و از typefaces متفاوت نسبت به کتاب قرمز استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The vivid illustrations in the Blue Books of the 1840s could as well have come from the mines of Shropshire in 1770.
[ترجمه گوگل]تصاویر واضح در کتاب‌های آبی دهه 1840 نیز می‌تواند از معادن شروپشایر در سال 1770 آمده باشد
[ترجمه ترگمان]تصاویر زنده در کتاب های آبی در دهه ۱۸۴۰ میلادی می توانستند به خوبی از معادن of Shropshire در سال ۱۷۷۰ دیدن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Blue Book value of your truck goesand down depending on how much gas in it.
[ترجمه گوگل]ارزش کتاب آبی کامیون شما بسته به مقدار بنزین در آن کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]ارزش کتاب آبی کامیون بسته به میزان گاز در آن بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your desk is brown, I have a blue book on the desk.
[ترجمه گوگل]میز شما قهوه ای است، من یک کتاب آبی روی میز دارم
[ترجمه ترگمان]میز شما قهوه ای است، من یک کتاب آبی روی میز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Check Blue Book pricing and researched comparable prices.
[ترجمه گوگل]قیمت کتاب آبی را بررسی کنید و قیمت های قابل مقایسه را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]قیمت گذاری کتاب آبی را بررسی کرده و درباره قیمت های قابل مقایسه تحقیق کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have a blue book bag.
[ترجمه گوگل]من یک کیف کتاب آبی دارم
[ترجمه ترگمان]من یه کیسه کتاب آبی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No, it isn't. The blue book is about geography.
[ترجمه گوگل]نه، اینطور نیست کتاب آبی درباره جغرافیا است
[ترجمه ترگمان]نه، نیست کتاب آبی راجع به جغرافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's already prided way below blue book.
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر بسیار زیر کتاب آبی افتخار می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر به آن زیر کتاب آبی افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eraser, crayon, pen. And a big blue book.
[ترجمه گوگل]پاک کن، مداد رنگی، خودکار و یک کتاب آبی بزرگ
[ترجمه ترگمان] مداد شمعی، مداد شمعی، خودکار و یه کتاب آبی بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Should I bring a blue book for the test?
[ترجمه گوگل]آیا برای آزمون باید کتاب آبی بیاورم؟
[ترجمه ترگمان]باید یه کتاب آبی برای امتحان بیارم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Was it on a Scantron or in a blue book?
[ترجمه گوگل]آیا در یک Scantron بود یا در یک کتاب آبی؟
[ترجمه ترگمان]توی یه کتاب آبی بود یا تو یه کتاب آبی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And a big blue book.
[ترجمه گوگل]و یک کتاب آبی بزرگ
[ترجمه ترگمان]و یه کتاب آبی بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is a blue book.
[ترجمه گوگل]این یک کتاب آبی است
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب آبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The blue book is thick.
[ترجمه گوگل]کتاب آبی ضخیم است
[ترجمه ترگمان]کتاب آبی ضخیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I have a blue book.
[ترجمه گوگل]من یک کتاب آبی دارم
[ترجمه ترگمان]من یه کتاب آبی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• school exam book for writing the answers or directory listing vip's (in the united states); official government report covered in blue (in england)
school exam book for writing the answers; directory listing vip's (in the united states); official government report covered in blue (in england)

پیشنهاد کاربران

1 -
the Blue Book
the accounts of the UK economy, published every year
گزارش اقتصاد بریتانیا که هر سال منتشر می شود
It was important to make the changes last week so that they could be included in the Blue Book.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
a booklet ( = number of pieces of paper fastened together with a paper cover ) with nothing on the pages, that college students in the US must use to write their answers to exam questions
یک جزوه بدون هیچ چیز روی صفحات، که دانشجویان کالج در ایالات متحده باید برای نوشتن پاسخ های خود به سؤالات امتحانی استفاده کنند
You pretty much just had to write your name on your blue book and you passed.

blue book
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/blue-book

بپرس