blow one's top
(امریکا ـ خودمانی) از جا دررفتن، خشمگین شدن، (امریکا - خودمانی) 1- از جا در رفتن، آتشی شدن 2- دیوانه شدن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
از خشم منفجر شدن
explode with anger
Also : blow one's stack
از کوره در رفتن، قاط زدن
عصبی شدن و کنترل خود را از دست دادن