blow off steam

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to express pent-up anger or frustration in speech or action.

جمله های نمونه

1. Recess is a good chance for kids to blow off steam.
[ترجمه hamid] زنگ تفریح فرصت خوبی برای کودکان هست تا تمدد اعصاب کنند - استراحت کنند - خستگی به در کنند
|
[ترجمه گوگل]استراحت فرصت خوبی برای بچه ها است تا بخار را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]مرخصی گرفتن برای بچه ها یه شانس خوبه برای اینکه بچه ها رو منفجر کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jody lets her blow off steam first.
[ترجمه شهره] جودی اول به او اجازه بده تا آرامش خودش رو بدست بیاره.
|
[ترجمه qazale] جودی اول به او اجازه میدهد که دق ودلی شو سرش دربیاره
|
[ترجمه گوگل]جودی اجازه می دهد که او ابتدا بخار کند
[ترجمه ترگمان]جودی \"بذار اول تخلیه کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She just needed to blow off steam.
[ترجمه گوگل]او فقط نیاز داشت که بخار را خاموش کند
[ترجمه ترگمان] اون فقط نیاز داشت که بخار رو منفجر کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You got upset, blew off steam.
[ترجمه شهره] شما ناراحت شدید، آرامش خودتون رو حقظ کنید.
|
[ترجمه گوگل]ناراحت شدی، بخار کردی
[ترجمه ترگمان] تو ناراحت شدی، گند زدی به چاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Parents must let children blow off steam sometimes.
[ترجمه گوگل]والدین باید گاهی اوقات اجازه دهند بچه ها بخار شوند
[ترجمه ترگمان]والدین باید اجازه دهند که کودکان برخی اوقات بخار را منفجر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I just needed to blow off steam.
[ترجمه گوگل]من فقط نیاز داشتم که بخار را از بین ببرم
[ترجمه ترگمان] فقط می خواستم بخار رو خاموش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those who hope that the Negro needed to blow off steam and will now be content will have a rude awakening if the nation returns to business as usual.
[ترجمه گوگل]کسانی که امیدوارند سیاهپوستان نیاز به دمیدن بخار داشته باشند و اکنون راضی باشند، اگر ملت به تجارت معمول خود بازگردد، بیداری بی ادبانه خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]کسانی که امیدوارند که سیاه برای منفجر کردن بخار مورد نیاز باشد و در حال حاضر اگر ملت طبق معمول به کار باز گردد، بیدار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Guys need to blow off steam.
[ترجمه گوگل]بچه ها باید بخار را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان] بچه ها باید بخار رو منفجر کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But things have gone wrong all day, and I had to blow off steam at someone.
[ترجمه گوگل]اما همه چیز در تمام طول روز اشتباه پیش رفته است و من مجبور شدم به کسی ضربه بزنم
[ترجمه ترگمان]اما همه چیز تمام روز اشتباه پیش رفته بود و من مجبور بودم به کسی کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't apologize for shouting at them; it does you good to blow off steam occasionally.
[ترجمه گوگل]برای فریاد زدن سر آنها عذرخواهی نکنید خوب است که گهگاه بخار را خارج کنید
[ترجمه ترگمان]به خاطر فریاد زدن به آن ها عذر خواهی نکن؛ گاهی اوقات خوب می شود که steam را منفجر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Make sure you have people, upon people, upon people who you can call to collaborate with to make a job referral, or even just to chat and blow off steam .
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که افرادی دارید، افراد مختلف، افرادی که می توانید برای همکاری با آنها تماس بگیرید تا یک ارجاع شغلی انجام دهید، یا حتی فقط برای چت کردن و از بین بردن این موضوع
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که افراد، بر روی مردم، بر روی افرادی که می توانید با آن ها تماس بگیرید تا یک ارجاع شغلی ایجاد کنید، و یا حتی حرف بزنید و بخار را منفجر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To 36 million tourists per year, Las Vegas is a place to blow off steam and get away from the pressures of daily life.
[ترجمه گوگل]برای 36 میلیون گردشگر در سال، لاس وگاس مکانی برای دمیدن بخار و دور شدن از فشارهای زندگی روزمره است
[ترجمه ترگمان]تا ۳۶ میلیون توریست در سال، لاس وگاس جایی است که بخار را منفجر می کند و از فشارهای زندگی روزانه دور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't squander your leisure time hanging around doing nothing. Go out and do something active that will blow off steam and increase your energy.
[ترجمه گوگل]اوقات فراغت خود را با دور زدن و هیچ کاری هدر ندهید بیرون بروید و کاری فعال انجام دهید که بخار را از بین ببرد و انرژی شما را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]اوقات فراغت خود را هدر ندهید و هیچ کاری نکنید بیرون بروید و کاری انجام دهید که بخار را منفجر کرده و انرژی شما را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or is this just a way for us plebs to blow off steam and not cause trouble?
[ترجمه گوگل]یا اینکه این فقط راهی است که ما مردم را از بین ببریم و مشکلی ایجاد نکنیم؟
[ترجمه ترگمان]یا این فقط یه راه برای اینه که توده بخار رو منفجر کنه و باعث دردسر نشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• relieve pressure, relieve stress; let out energy, use up excess energy

پیشنهاد کاربران

Blow off steam ( اصطلاح )
با کاری انرژی اضافی، استرس یا عصبانیت را از خود دور کردن.
مثلا با داد زدن، درد و دل، گریه و. . .
She’ll be OK after she blows off some steam
بعد اینکه یه کم خودشو خالی کنه خوب میشه.
to do or say something that helps you to get rid of strong feelings or energy
اصطلاح
احساسات و انرژی زیاد خود را خالی کردن
I just needed to walk to blow off steam.
Call me any time you need to blow off some steam.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/blow-off-steam
بی توجهی کردن یا سر قرار حاضر نشدن
Call me anytime you need to blow off some steam
:هر وقت خواستی درد دل کنی و سبک بشی به من زنگ بزن.
به معنی درد دل کردن و سبک شدن هم هست.
عصبانیت و خشم خود را خالی کردن
خالی کردن عصبانیت - اصطلاح
اصطلاح ) فشار عصبی، دق و دلی، خشم و عصبانیت را خالی کردن - استرس و تنش را با فریاد زدن، تخلیه کردن! - تخلیه انرژی
Everyone needs to blow off steam sometimes
هر کسی گاهی اوقات باید ( به یک نحوی ) خودش رو خالی کند. / نیاز دارد با داد زدن، جیغ کشیدن و فریاد زدن فشار های عصبی خودش رو از بین ببرد!/نیاز دارد که انرژی خودش رو تخلیه کند!
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس