1. Hopes of economic recovery were dealt a body blow by this latest announcement.
[ترجمه گوگل]امیدها به بهبود اقتصادی با این اطلاعیه اخیر ضربه بدنی وارد کردند
[ترجمه ترگمان]امید به بهبود اقتصادی با این خبر اخیر ضربه ای به بدن وارد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He had been struck a glancing blow by the car.
[ترجمه گوگل]ضربه ی ناگهانی ماشین به او اصابت کرده بود
[ترجمه ترگمان]ضربه ای به اتومبیل خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But you can soften the blow by telling his Dad that none of the other dads can do it either.
[ترجمه گوگل]اما شما می توانید ضربه را با گفتن به پدرش که هیچ یک از پدران دیگر نمی توانند این کار را انجام دهند، کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]اما تو می تونی با گفتن این که به پدرش بگی هیچ کدوم از بابای دیگه هم نمی تونه این کارو بکنه، نرم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Police believe Tony was struck a glancing blow by the wing mirror of a transit-type van.
[ترجمه گوگل]پلیس بر این باور است که آینه بال یک وانت نوع ترانزیت به تونی ضربه ای ناگهانی زده است
[ترجمه ترگمان]پلیس معتقد است که تونی یک ضربه به صورت یک ون حمل و نقل به او اصابت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sharpe simply parried the blow by holding his own heavy sword vertically.
[ترجمه گوگل]شارپ به سادگی با نگه داشتن شمشیر سنگین خود به صورت عمودی، ضربه را مهار کرد
[ترجمه ترگمان]شارپ به سادگی با نگه داشتن شمشیر سنگین خود به طور عمودی ضربه خود را دفع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gayatri Devi softened the blow by pouring French perfume into the open sewer in her cell.
[ترجمه گوگل]گایاتری دیوی با ریختن عطر فرانسوی در فاضلاب روباز سلولش ضربه را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]به بیت با ریختن عطر فرانسوی عطر فرانسوی در سلول خود، آن ضربه را ملایم تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brooks could always blow by people, but his improvement as a long-range shooter was the key to his winning the Most Improved Player Award.
[ترجمه گوگل]بروکس همیشه میتوانست توسط مردم ضربه بزند، اما پیشرفت او به عنوان یک تیرانداز از راه دور، کلید کسب جایزه بهترین بازیکن برای او بود
[ترجمه ترگمان]بروکس ممکن است همیشه مردم را تحت تاثیر قرار دهد، اما بهبود او به عنوان یک عکاس بلند مدت کلید برنده جایزه بهترین بازیکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Academia was dealt another blow by the Cultural Revolution of 1966-7 when the Red Guards shut down all institutions of higher education and persecuted thousands of teachers and administrators.
[ترجمه گوگل]انقلاب فرهنگی 1966-1966، زمانی که گارد سرخ تمامی مؤسسات آموزش عالی را تعطیل کرد و هزاران معلم و مدیران را تحت تعقیب قرار داد، به دانشگاه ضربه دیگری وارد شد
[ترجمه ترگمان]آکادمی فرهنگستان به وسیله انقلاب فرهنگی ۷ - ۱۹۶۶ با ضربه ای دیگر مواجه شد که در آن گارد ملی همه موسسات آموزش عالی را تعطیل کرد و هزاران معلم و مدیر را تحت تعقیب قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In other wards, these gases blow by the piston.
[ترجمه گوگل]در بخش های دیگر، این گازها توسط پیستون منفجر می شوند
[ترجمه ترگمان]در بخش های دیگر، این گازها توسط پیستون ضربه وارد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I prefer soccer commentator to report a match blow by blow.
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم مفسر فوتبال ضربه به ضربه مسابقه را گزارش کند
[ترجمه ترگمان]من مفسر فوتبال را ترجیح می دهم که یک ضربه کبریت را با ضربه گزارش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Struggling car manufacturers were dealt a blow by a warning from Volkswagen which admitted it would miss its target of selling 100, 000 vehicles in the US this year.
[ترجمه گوگل]خودروسازان در حال مبارزه با هشدار فولکس واگن که اذعان داشت هدف خود را برای فروش 100000 خودرو در ایالات متحده در سال جاری از دست خواهد داد، ضربه خورد
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان ماشین در ماشین با یک هشدار از فولکس واگن وارد عمل شدند که در سال جاری امکان فروش ۱۰۰ هزار خودرو را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Consumers struck another blow by switching from buying DVDs to renting them.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان با تغییر از خرید DVD به اجاره آنها ضربه دیگری وارد کردند
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان با تغییر از خرید دی وی دی برای اجاره آن ها، ضربه دیگری زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He even dealt Palpatine an embarrassing blow by proving that a member of his Loyalist Committee had strong Separatist ties.
[ترجمه گوگل]او حتی با اثبات اینکه یکی از اعضای کمیته وفادار او دارای روابط جدایی طلبانه قوی است، ضربه شرم آور به پالپاتین وارد کرد
[ترجمه ترگمان]حتی با اثبات اینکه یکی از اعضای کمیته his نیز کراوات قوی و محکمی دارد، بر ضد جنگ پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We analysis the problems of the overrun blow by in the GLIDE software and put forward the solution.
[ترجمه گوگل]ما در نرم افزار GLIDE مشکلات ناشی از ضربه بیش از حد را تحلیل می کنیم و راه حل را ارائه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما مشکلات ضربه ای که در نرم افزار glide وارد می کنیم را تجزیه و تحلیل می کنیم و راه حل را مطرح می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He softened the blow by telling her the bad news gently.
[ترجمه گوگل]او با گفتن این خبر بد به آرامی ضربه را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]با گفتن خبره ای بد، آن ضربه را ملایم تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید