1. He gave a cold - blooded account of the accident.
[ترجمه گوگل]او یک روایت خونسرد از تصادف داد
[ترجمه ترگمان]او حساب خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A hot - blooded person is one who easily shows strong feelings.
[ترجمه گوگل]خون گرم کسی است که به راحتی احساسات قوی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]آدم خون گرم کسی است که به آسانی احساسات قوی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The cold - blooded murder shocked the town.
4. The old couple was cold - blooded and kept their house terribly hot.
[ترجمه گوگل]زن و شوهر پیر خونسرد بودند و خانه خود را به طرز وحشتناکی گرم نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]ان زوج پیر خونسرد و خونسرد بودند و خانه شان را خیلی گرم نگه می داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's just being blooded at the game.
6. Cat are warm - blooded animals, but snakes are cold - blooded.
[ترجمه گوگل]گربه ها حیوانات خون گرم هستند اما مارها خون سرد هستند
[ترجمه ترگمان]گربه حیوانات خون گرم هستند، اما مارها سنگدل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Look how he blooded Speed and Batty . . . he didnt chuck them in and hope for the best.
[ترجمه گوگل]ببین چطوری اسپید و باتی رو خون کرد او آنها را جذب نکرد و به بهترین ها امیدوار بود
[ترجمه ترگمان]ببین چه رفتاری با سرعت و سرعت به خرج می داد تا بهتر از همه آن ها را به دست بیندازد و امیدوار باشد که بهترین کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She's just being blooded.
9. It was too long to go without being blooded.
[ترجمه گوگل]خیلی طولانی بود که بدون خونریزی رفت
[ترجمه ترگمان]خیلی طول کشید که بی انکه خونسردی خود را حفظ کند، از آنجا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The closest thing to a red - blooded, extroverted American youth Schulz created was a beagle.
[ترجمه گوگل]نزدیکترین چیزی که شولز به یک جوان قرمز خون و برونگرا آمریکایی خلق کرد یک بیگل بود
[ترجمه ترگمان]The که نزدیک ترین چیز به یک جوان خون گرم و extroverted بود، یک تازی پاکوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. MA Jiajue, as a cold - blooded killer who caused awful reverberation in China, has tortuous anti - society personality.
[ترجمه گوگل]MA Jiajue، به عنوان یک قاتل خونسرد که طنین وحشتناکی را در چین ایجاد کرد، دارای شخصیت ضد جامعه پرپیچ و خم است
[ترجمه ترگمان]MA Jiajue، به عنوان یک قاتل خونسرد که به شدت در چین تاثیر می گذارد، شخصیت ضد جامعه را درهم شکسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hot - blooded casting is faithful, let the earth all over unripe peace.
[ترجمه گوگل]ریخته گری داغ وفادار است، اجازه دهید زمین در سراسر صلح نارس
[ترجمه ترگمان]ریخته گری خون گرم، وفادار است و اجازه می دهد که زمین به آرامش برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many revolutionary devotees were blooded in Wuchang Uprise.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فداییان انقلابی در قیام وچانگ به خون کشیده شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مریدان انقلابی در Wuchang uprise خون داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Lashed inside her blooded girdle she is waiting for the rain.
[ترجمه گوگل]شلاق زده داخل کمربند خون آلودش منتظر باران است
[ترجمه ترگمان]در کمربند خون گرم او منتظر باران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید