borne از فعل زاییدن born مشتق نشده و معنی زاییدن نمیده
adjective: bloodborneـ
( of a disease, bacterium, virus, etc. ) carried by the blood.
یه صفت که معنی حمل کننده خون آلوده ( از بیماری، باکتری، ویروس و غیره. . . ) است.
... [مشاهده متن کامل]
infectious microorganisms in human blood that can cause disease in humans.
میکرو ارگانیسم عفونی در خون انسان که می تواند بیماری عفونی برای انسان به وجود بیاورد.
کلمه پیشنهادی: خون بر
adjective: bloodborneـ
یه صفت که معنی حمل کننده خون آلوده ( از بیماری، باکتری، ویروس و غیره. . . ) است.
... [مشاهده متن کامل]
میکرو ارگانیسم عفونی در خون انسان که می تواند بیماری عفونی برای انسان به وجود بیاورد.
کلمه پیشنهادی: خون بر
خون زاد
... [مشاهده متن کامل]
خون زده
خون وابستگی
منتقله از راه خون
وابسته به وراثت خونی
وابسته به خون
منتقل شونده از راه خون
خونی_خون آورده _ خونی شده_تحمل خون کرده
زاده خون - بیماری خون
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)