1. Without the results of the blood test, the doctor could only make a tentative diagnosis.
[ترجمه گوگل]بدون نتایج آزمایش خون، پزشک فقط میتوانست تشخیص آزمایشی بدهد
[ترجمه ترگمان]بدون نتیجه آزمایش خون، پزشک تنها توانست تشخیص آزمایشی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She is waiting on the result of a blood test.
3. You'd better not eat anything before a blood test.
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از آزمایش خون چیزی نخورید
[ترجمه ترگمان]بهتر است قبل از امتحان خونی چیزی نخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We're waiting on the blood test results.
[ترجمه گوگل]منتظر جواب آزمایش خون هستیم
[ترجمه ترگمان]ما منتظر نتیجه آزمایش خون هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It may be advisable to have a blood test to put your mind at rest.
[ترجمه گوگل]ممکن است انجام آزمایش خون برای آرام کردن ذهن شما توصیه شود
[ترجمه ترگمان]توصیه می شود برای استراحت ذهن خود تست خون داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A blood test will help doctors measure the progression of the disease.
[ترجمه گوگل]آزمایش خون به پزشکان کمک می کند پیشرفت بیماری را اندازه گیری کنند
[ترجمه ترگمان]آزمایش خون به پزشکان کمک خواهد کرد تا روند پیشرفت بیماری را اندازه گیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She must have recently had a blood test.
[ترجمه گوگل]حتما اخیرا آزمایش خون داده است
[ترجمه ترگمان]اون باید اخیرا تست خونی داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Researchers had adapted a blood test to look for early signs of the disease.
[ترجمه گوگل]محققان یک آزمایش خون را برای جستجوی علائم اولیه بیماری اقتباس کرده بودند
[ترجمه ترگمان]محققان آزمایش خون را برای جستجوی نشانه های اولیه این بیماری اتخاذ کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A blood test will show if you are a possible bone marrow donor.
[ترجمه گوگل]آزمایش خون نشان می دهد که آیا شما یک اهدا کننده مغز استخوان احتمالی هستید یا خیر
[ترجمه ترگمان]آزمایش خون نشان خواهد داد که آیا شما یک اهدا کننده مغز استخوان هستید یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Besides which, a blood test would show up all the morphine in his body.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آزمایش خون تمام مورفین موجود در بدن او را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، آزمایش خون تمام مرفین را در بدنش نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The infection was detected during a routine blood test.
[ترجمه گوگل]عفونت در طی آزمایش خون معمولی تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]این عفونت در طی یک آزمایش خون معمولی تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A blood test will also show a raised white blood cell count, indicating infection present in the system.
[ترجمه گوگل]آزمایش خون همچنین افزایش تعداد گلبول های سفید را نشان می دهد که نشان دهنده وجود عفونت در سیستم است
[ترجمه ترگمان]تست خون همچنین نشان می دهد که یک تعداد گلبول های سفید خون وجود دارند که نشان می دهند عفونت در سیستم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The results of the blood test will be noted in your medical records.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش خون در پرونده پزشکی شما ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش خون در سوابق پزشکی شما مورد توجه قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A blood test can be done to determine who the baby's father is.
[ترجمه گوگل]برای تعیین اینکه پدر نوزاد کیست می توان آزمایش خون انجام داد
[ترجمه ترگمان]آزمایش خون می تواند برای تعیین اینکه پدر کودک چه کسی است انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید